همه ی ما احتمالا حداقل یه دوست صمیمی تو زندگی مون داریم. یکی که بهش رازهامون رو میگیم، با خنده هاش میخندیم و با گریه هاش ناراحت میشیم . فرقی نمیکنه بداخلاق ترین باشیم یا خوش اخلاق ترین، ما به واسطه ی ذات انسانی و اجتماعی مون به دوست نیاز داریم.البته یه سری ها پارتنرشون رو به عنوان دوست صمیمی انتخاب میکنن ، یه سری ها یکی از اعضای خانواده یا فامیل شون.
امروز میخوایم در مورد کارهایی صحبت کنیم که گرچه نیت بسیار مثبت و پر مهری پشتشه، رو رفاقت مون تاثیر منفی ای میذاره. ممکنه یه اختلاف قابل حل باشه یا یه شکاف غیر قابل حل. خیلی بستگی داره
اما
میدونم که دوستی های صمیمی ما اونقدر برامون ارزشمند هستن که ما براشون ریسک نکنیم.
ما رفیق مون رو دوستش داریم . تحمل دیدن غمش رو نداریم. صلاحش رو میخوایم. دوست نداریم ببینیم وقتی میتونه با یکی که لیاقتش رو داره تو رابطه باشه، با یه آدم بیخودیِ به درد نخور تو رابطه باشه.
کیه که پارتنر دوستش رو -در شرایطی که اشک دوستش رو در آورده - دوست داشته باشه؟
وقتی دوستتون میبینه حمایت شما رو توی اون موضوع نداره، به مرور دیگه در موردش باهاتون صحبت نمیکنه. این به این معنیه که دوستتون توی اون ماجرا بدون شماست. راهنمایی شما رو ،حمایت عاطفی شما رو ، وجود شما رو نداره.
شما به خاطر دلسوزی و محبتتون بدون اینکه بخواین، طرف رو از وجود خودتون محروم میکنین. این موضوع یه وقتایی در مورد رابطه نیست. یه وقتایی در مورد یه علاقه (کراش) عه که دوستتون حسابی باهاش درگیره.
شاید با خودتون فکر کنین که : اگه از تصمیم غلطش حمایت کنم دارم، خودم هلش میدم تو چاه.
نه !
شما وقتی کنارشین، وقتی اون میره تو چاه ، بعدش طناب میندازین و باهاش میرین تو چاه و هر موقع که آماده بود برگرده بالا، شما اونجایین با طنابتون . شما اونجایین تا تو تاریکی نترسه. تا احساس تنهایی نکنه. تا بدونه اگه بخواد بیاد بالا ، کسی هست !
منظورم از راهنمایی به جای دوستتون تصمیم گرفتنه. یعنی چی ؟ یعنی دوستتون میاد یه شرایطی رو توضیح میده و میپرسه : چیکار کنم ؟
لطفا فقط یه راه حل ندین و لطفا اگه فقط یه راه حل میدین، جای فکر کردن برای طرف بذارین. اینکه بگین «اگه من جای تو بودم فلان کار و میکردم» خیلی فرق میکنه با اینکه بگین «قطعا فلان کار و کن».
یا اینکه «تو میتونی این کار رو بکنی ، نتیجه ش احتمالا فلان و فلانه یا اون کار رو بکنی ، فلان و فلانه»
مثلا : به نظرت با فلانی به هم بزنم ؟
حتی اگه سر تا پاتون مطمئن بودین که «۱۰۰ درصدددد آره» ، نمیگین «وای آره حتما !» میگین «ببین اگه با فلانی بمونی ، خب دوستش داری خب فلان ، اگه با فلانی کات کنی ، آرامشت فکر میکنی بیشتر میشه، فلان» . بهش ذهنیت بدین و یادتون نره هم مثبت بگین هم منفی (واقع بینانه و بی طرفانه)
یادتون باشه که تو مواقع بحرانی اینکه به دوستتون کمک کنین واضح تر ببینه خیلی خیلی مفیدتره . چون در نهایت شما جای اون نیستین و همیشه ممکنه یه سری ابعاد رو نه شما، نه دوستتون ،همون موقع نبینین.
فرقش اینه که وقتی به دوستتون فضای فکر کردن میدین ، تصمیم بهتری گرفته میشه و از اون مهم تر ناخواسته یه مشکل جدید براش درست نمیکنین.
راستش این مورد مهم ترین دلیلی بود که من این متن رو نوشتم ! این اتفاق شد یکی از مهم ترین زمینه هایی که من دیگه با یکی از دوست هام معاشرتی نخواهم داشت !
دوست شما چه یه اکس (پارتنر سابق)داشته باشه چه یه کراش (علاقه به کسی) اون آدم ، یه آدم مهم بوده تو زندگی دوست شما. حتی اگه سالیان سال ازش گذشته باشه.
چند وقت پیش به یکی از دوستام گفتم : دلم واسه فلانی (اکسم )خیلی تنگ شده .
فحشی بود که میداد ! فحش هااااا ! من شوکه شده بودم از اون ادبیات. این همه فحش به اکس من.
عزیزان ! اکس یا کراش دوستتون شاید مهم نباشه واقعا ، اما یه زمانی انتخاب دوستتون بوده. یه زمانی براش مهم بوده و در نهایت شما هیچ وقت نخواهی فهمید که اهمیتش برای دوستتون کی تموم میشه.
شاید از یه ماجرای ۶ ماهه ، ۴ سال گذشته باشه اما دوست شما هنوز که یاد طرف میفته ،درونش بلرزه و بریزه بدون اینکه به زبون بیاره.
شما یه زخم عمیق به دوستی تون میزنین سر «هیچی» سر «یه جمله ی سطحی و بدون فکر» در مورد آدمی که اصلا تو زندگی شما نقشی نداره. دل دوستتون رو شکسته ؟ احمقه ؟ فاقد شعوره ؟ بی لیاقته؟ خب باشه ! اون یه زخم رو قلب دوستتونه . اون هست و بد گفتن شما تاثیری رو حس دوستتون نداره. به خدا نداره !
فقط فاصله میندازین تو دوستی تون .
مراقب حرف هاتون باشین . تاثیرشون خیلی عمیق تر از اونیه که به نظر میاد .