خودنویس
خودنویس
خواندن ۱ دقیقه·۲۴ روز پیش

هیچ کس اندازه عاشقان،سوگوار نمی‌شود

دلم از کف می رود .چشمانم با دیدنش برق میزند و فراقش، صاعقه ای می شود بر قلبی که به وقت عشق و ۲۳ دقیقه همچنان آرام نمی گیرد . آن دوستی که جز دوری من روا نداشت، در سختی اش جز من کس نداشت.

روزهایم با خورشید فکرش روشن می شود. من روشنفکر و روشن دل می شوم. بی اعتنایی اش ابر آسمانم می شود و دلم هوای باریدن می‌گیرد . تاریک‌نگر و دلگیر می شوم . واقعا این دل چیست که هرگز آرام نمیگیرد ؟

از زمانی که خواستمش و نداشتمش ، خواستمش و نخواستم، خواستمش و برنخاستم از جای، مهِ ابهام، مرا در خود غرق کرد . آن زمان که خواستمش و داشتمش، خواستمش و خواست مرا ، خواستم و برخاستم از جای، ترس طوفان و از دست رفتنش مرا کشت و مرا زنده کرد از نو . در آخر رفت و من هرگز آن کس نمی شوم که عشق دامانش را گرفت و سوزاندش.

هیچ کس اندازه ی عاشقان پخته نمی شود؛ هیچ کس اندازه ی آنها در آرزو و ای کاش غرق نمی شود و البته هیچ کس اندازه عاشقان سوگوار نمی شود .

عشقعاشقانهدلنوشتهشکست عشقیرابطه عاطفی
یه سری چیزها هست که همه تجربه می‌کنیم ولی کسی راجع بهش نمیگه.مرتبط با روابط عاطفی و گاهی با چاشنی روانشناسی.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید