همونطور که می دونید اسکرام مستر هم حافظ منافع مدیر محصوله و هم حافظ منافع تیم دولوپ. یکی از داستانهایی که اغلب اسکرام مستر با اون مواجه هست اینه :
اواسط اسپرینت یک روز جناب مدیر محصول، جناب اسکرام مستر را صدا میزنه و میگه : ببین این داستان رو هر جور هست توی این اسپرینت اضافه کن خیلی مهمه.
اسکرام مستر هم یک دو دو تا چهار تایی میکنه و میگه: نه بخدا نمیشه. زمانبندی هامون بهم میخوره به ددلاین دمو نمیرسیم ها !!! (با یک حالت کمی تهدید آمیز)
مدیر محصول عزیز هم با یک لبخند خاص میگه: بابا اینکه کاری نداره (یک عکس و یک متنه دیگه نهایت ) روی فروش خیلی خیلی تاثیر میزاره، خودت بعد تاثیرشو میبینی.
در اینجا اگر اسکرام مستر فنی باشه کمی پیاده سازی داستان رو آب و تاب میده و چک و چونه هاش رو میزنه تا بگه این داستان خیلی زمانبره اما در نهایت میگه: باشه!!! ببینم چکار میتونم بکنم.
اسکرام مستر با نگرانی دلسوزانه ای فضا رو ترک میکنه و مدام با خودش میگه: چطوری به بچه ها بگم؟؟؟؟
اسکرام مستر در این اوضاع اصلا نباید هیجان زده بشه و وسط کار، با یک لبخند مصنوعی، سریع بره سراغ تیم و با سوال تکراری و گاها بد مزه ی "چکار دارید میکنید؟" بحساب سرصحبت رو باز کنه و موضوع رو مطرح کنه. در این حالت مطمئنا با نگاه های غضب آلود تیم مواجه میشه. ( این بهترین حالتشه :) )
بلکه باید کاملا آرامشش رو حفظ کنه و روی زمان های آن پلنی که در انتهای اسپرینت در نظر گرفته حساب کنه (و یا زمان لگ) و امیدوار باشه که میتونه مدیر محصول رو راضی نگه داره و بعد در یک زمان مناسب بره سراغ لیدرتیم (انشاله که تیم، لیدر داشته باشه) و موضوع رو باهاش مطرح کنه و ازش درخواست یک جلسه مینی پلنینگ با حضور همه ی اعضای تیم رو داشته باشه. زمان جلسه رو هم، هر دو با توافق هم تعیین میکنن.
بنظر من لیدر تیم یکی از نقش های مهم پنهان در اسکرام هست که خیلی میتونه توی پیشبرد اهداف کمک کنه شاید بعدها در مورد اهمیت جایگاه این نقش بنویسم.
در جلسه مینی پلنینگ اسکرام مستر و لیدر تیم نقش خیلی مهمی دارند. اونها اول باید ضرورت و اهمیت داستان جدید رو برای تیم روشن کنند و بعد به اونها این اطمینان رو بدند که اضافه کاری های عجیب و غریبی در انتظارشون نیست. ضمنا مدیر محصول اگه توی این جلسه باشه بهتره و حسابی میتونه به اسکرام مستر کمک کنه.
توی این جلسه کوتاه، داستان به تسک های مشخص شکسته میشه و زمانبندی تقریبی به هر تسک داده میشه.
دیگه از این به بعد وظیفه اسکرام مستر هست تا بر اساس برنامه ریزی هایی که داره و زمان تقریبی این داستان، اون رو در اسپرینت قرار بده.
اگر اسکرام مستر دید با قرار دادن داستان جدید در اسپرینت به ددلاین دمو میرسه که خوبه و گرنه، اگه واقعا برنامش به مشکل میخوره و با کمبود زمان مواجه میشه، بک لاگ اسپرینت رو بررسی میکنه و از انتهای اون داستانی رو که خیلی در جهت اهداف اسپرینت نیست(داستان X) انتخاب میکنه و سراغ مدیر محصول میره و بهش شرایط رو اعلام میکنه و میگه که مجبوره برای انجام داستان جدید، داستان X رو از بک لاگ اسپرینت به بک لاگ محصول منتقل کنه. مدیر محصول هم لبخندی میزنه و میگه : بسم ا... .
اسکرام مستر باید توی جلسه روزانه ی روز بعد یا همون روز، تغییراتی که توی اسپرینت داشته رو کامل و واضح بگه تا همه در جریان باشند.