گاهی دلم میخواهد به نقطه ای دور بروم جایی دور دور دور...
آنقدر دور که صدای همهمه شهر شنیده نشود
آنقدر دور که خبری از هیاهو و شلوغی و سرعت زندگی نباشد
آنقدر دور شوم که همه ترس ها، نگرانی ها، نا امیدی ها،... در دیدم کوچک شوند
دلم میخواهد گاهی بنشینم و فقط به زیبایی های جهان فکر کنم
دلم بازی های کودکانه را میخواهد
دلم بازیگوشی های دختر بچه ها را میخواهد
دلم خنده های از ته دل را میخواهد
دلم قصه های دنیای پریان را میخواهد
دلم شعر های بچگی را میخواهد
دلم آرامشی عمیق و حقیقی می خواهد، به دور از همه غمها...