خب توی نوشته ی قبلی در مورد تعهد سازمانی نوشتم که اگر نخوندین توصیه میکنم بخونیدش و راجع بهش فکر کنید و الان میخوام در مورد یه فریمورکی بنویسم که در واقع برای ما توضیح میده که پاسخ افراد به یک اتفاق یا شرایط منفی که در سازمان وجود داره چیه؟ و آدمها چطوری نسبت به این اتفاق پاسخگو خواهند بود و عکسالعملشون چیه؟!
همونطور که توی عکس بالا هم میتونید ببینید توی این فریمورک این موضوع رو با دوتا مولفه میشه بررسی کرد. یکی اینکه این عکسالعمل که داریم active (فعالانه) هست یا passive (غیرفعالانه). و مولفهی دیگه اینه که این عکس العمل Constructive (سازنده) هست یا Destructive و مخربه و بدتر یه ضرری میزنه.
· مثلا ممکنه یه کار مفیدی انجام بدیم که فعالانه هم انجامش بدیم!
برای مثال یه اتفاق منفی توی سازمان میفته یک کار سازندهی فعالانه که انجام میشه رو بهش میگیم VOICE، یعنی چی؟یعنی اونجایی که صدای من درمیاد و این صدا دراومدن غر زدن نیست، صدای من درمیاد و دارم دوتا پیشنهاد خوب میدم، نظرمو میگم، دارم سعی میکنم با تجربههایی که تو شرکت دارم یه راهکاری پیشنهاد بدم تا شرایط بهتر بشه و این به نفع سازمانه.
· یه نوع دیگهش چیه؟ اینه که مثلا یک کاری انجام بدم که سازنده باشه و مخرب نباشه در عین حال خیلی هم فعالانه انجامش ندم، غیرفعالانه و passive باشه. مثل وفادار بودن. مثل اینکه من بگم من خیلی پیشنهادی برای حل این موضوع ندارم، خیلیم مغزمو درگیر کمک به این موضوع نمیکنم که حالا چیکار کنیم، ولی عوضش وفادارانه اینجا میمونم، تا مشکل حل بشه، خیلی هم پشت سرتون حرفی نمیزنم، نمیگم میذارم میرم، جو رو منفی نمیکنم. چیزی رو درست نمیکنم ولی وفادارم، این مورد هنوز به نفع سازمانه، بنابراین سازنده و Constructive هست. اما خب یکم پسیوه و کمتر از چیزی که از دستمون برمیاد داریم کمک میکنیم.
اما حالتهای دیگهای که وجود داره اینه که عکسالعمل شما Destructive و مخرب باشه، یعنی یه مشکلی هست توی سازمان، یه شرایط بدی هست و شما هم نسبت به اون یه عکسالعملی دارید که باعث میشه شرایط بدتر بشه، در واقع یه ضرری هم دارید میزنید.
· حالا بدترینش اینه که این عکسالعمل Destructive شما، فعالانه هم باشه. شاید به نفع خودتون باشه ولی به ضرر سازمانتونه. مثل چی؟ مثل Exit، خروج. تا دیدین اوضاع خیلی مناسب نیست، به جا اینکه بگین من میمونم، کمک میکنم شرایط بهتر بشه، مشکل حل بشه، میذارین میرین. میگین دیگه اینجا جای موندن نیست. بعد اینطوری تازه اوضاع سازمان بدتر هم میشه. طرف تا یه اتفاقی میفته سریع میذاره میره یه شرکت دیگه، یا حتی میره یه شرکت مثل همون برای خودش میزنه، و این نهایتا به ضرر سازمانه.
· اما مدل بعدی اینه که عکسالعمل Destructive هست ولی به صورت غیرفعالانه و پسیو انجام میشه. مثل بیتوجهی، طرف باخودش میگه من کار خودمو میکنم، یه دو تا غر هم میزنم، هیچ کمکی هم نمیکنم، بهمم ربطی نداره.
این چهار مورد که گفته شد، همه ی مدلهایی هستند که پرسنل یک سازمان در مواجهه با شرایط منفی در سازمان میتونند داشته باشند.
حالا این مدلی که اینجا مطرح شد، ربطش با تعهد در چیه؟
در واقع میشه گفت تعهد داشتن باعث میشه که ما عکسالعملهای مخرب و Destructiveمون کم بشه، و کاری نکنیم که اوضاع سازمان بدتر از چیزی که هست بشه و همچنین باعث میشه رفتارهای سازندهتری داشته باشیم و در واقع VOICE و وفاداریمون بیشتر میشه.
پس ایجاد تعهد در کارمندان خیلی مهمه چون باعث میشه کاری که به ضرر سازمانه نکنند و در واقع رفتارهای اجتنابی پرسنل سازمان رو کمتر میکنه!
:)