احتمالا تا حالا براتون پیش اومده که یه کاری رو مدت ها انجام بدید و جز برنامه های روزانه، هفتگی و ماهانه تون باشه اما تهش ازش چیزی در نیومده!! یا مثلا تو محیط کار ساعت ها مشغولید اما نتیجه ای حاصل نشده که خروجی مشخصی داشته باشه.
همون طور که قبلا هم راجع به درس آموخته هام از استانداردهای مدیریت پروژه برای زندگی در پست های
مدیریت ریسک های زندگی (فرصت ها)
مدیریت ریسک های زندگی (تهدید ها)
و فیل سفید
صحبت کردم. اینبار می خوام به ویژگی تمرکز بر محصول (Focus on products) بپردازم.
در استاندراد PRINCE2 هفت اصل زیربنایی وجود داره، اصولی که پیاده سازی و محقق کردنشون برای موفقیت هر پروژه ای لازم و کوتاهی در انجام هریک از اون ها می تونه منجر به شکست پروژه شما بشه. تمرکز بر محصول یکی از این اصول هفتگانه است.
در تمرکز بر محصول هدف کار کردن نیست، هدف تولید محصول مناسب است.
در نتیجه باید تمرکز ما روی محصولی باشه که تولید می کنیم، نه فرآیندی که طی کردیم یا کارهایی که انجام میدیم.
کارها صرفا روشی هستند برای تولید اون محصولی که می خوایم بهش دست پیدا کنیم. این تمرکز بر محصول باعث میشه تا به جای اینکه روی انجام یک سری کار برای رسیدن به محصولی پافشاری کنیم به دنبال راحت ترین و سریع ترین راه برای رسیدن به هدفمون که همون محصول هست، باشیم.
همون طور که در عکس بالا می بینید به جای اینکه به نصب کفپوش به شکل مناسب بپردازیم و دنبال راهی برای رسیدن به هدفی که جهت استفاده از کفپوش داریم برسیم، صرفا اون رو انجام دادیم.
البته قطعا همه ما با دیدن این کفپوش می خندیم و تعجب می کنیم که چطور ممکنه :)!
اما وقتی به عملکرد روزانه خودمون در بعضی امور نگاه می کنیم، می بینیم که همینقدر واضح گاهی صرفا سرگرم انجام کار میشیم بدون اینکه اصلا به هدف و محصول نهایی که در پایان می خوایم بهش دست پیدا کنیم توجه کرده باشیم و همین مسئله باعث میشه تا گاها وقتی به محصول هم می رسیم مجبور بشیم تا با دوباره کاری اشتباهاتی که در مسیر قبلی طی کردیم را با یک زمان و انرژی و هزینه اضافی اصلاح کنیم.
مثلا سال هاست که من در حال مطالعه موضوع فلان هستم! ولی از اون موضوع درس آموخته ای برای طی مسیر زندگی، انجام کارهام و یا رسیدن به یک هدف نتونستم به دست بیارم. یا اینکه صرفا این در مسیر بودنه اینقدر من رو سرگرم کرده که از هدف اصلی غافل شدم!
البته لذت از مسیر در هر کاری و خورده تلاش ها برای رسیدن به یک دست آورد ارزشمند ولی در صورتی که در راستای دستیابی به یک هدف مشخص انجام بشه.
پ.ن: زمانی که داشتم این اصل رو در استاندارد می خوندم یاد یه سری از اشتباهات خودم افتادم و باعث شد به چرایی انجام یک سری کارهام بیشتر فکر کنم. امیدوارم که برای شما هم موثر واقع بشه.