
در ابتدای شروع به کارم مثل هر آدم دیگری که تازه از دانشگاه فارغ التحصیل شده و فکر میکند با تمام اطلاعاتی که از کتاب ها یاد گرفته می تواند به همه ی آدم ها کمک کند من هم دراتاق درمان با یک سری برگه و تست و نشانه هایی که یاد گرفته بودم مشغول به کار شدم اما مدتی کوتاه نگذشته بود که احساس کردم در جلساتم جای خالی چیزی به شدت احساس می شود،یک مانع که باعث می شد نتوانم ارتباط درمانی خوبی با مراجعانم داشته باشم ، پس شروع کردم به بازبینی کارها و جلسات .....تنها به یک نتیجه رسیدم که تجربه ی بسیار بزرگی بود و تاثیر زیادی در پیشرفت روند جسات من داشت. حال میخواهم شما را هم در این تجربه سهیم کنم.
گاهی اوقات آدم ها وارد اتاق من می شدند بی آن که به دنبال درمان آمده باشند بلکه فقط نیاز به کسی داشتند که به حرف های آنها گوش بدهد نه این که صرفاً فقط بشنود و سریع توضیح دهد که علت مشکل کجاست یا راهکار حل آن چیست.آنها نتواسته بودند کسی را بیابند که بدون قضاوت به حرف هایشان گوش دهد و تنها با آنها همدلی کند. حال از آن روزها حدود یک سالی می گذرد و من در تمامی این مدت تلاش کردم به دردهای مراجعینم گوش دهم بی آن که در ابتدا به دنبال بررسی نشانه ها باشم.
اگر برای شما هم پیش آمد که دوست یا عزیزتان نیاز به صحبت داشت سعی کنید به او گوش دهید نه این که بلافاصله لیستی از نصایح و راهکارها را به او عرضه کنید.گاهاً همه ی ما آدم ها نیاز به این داریم که ما را گوش دهند بی آن که قضاوتمان کنند یا به ما راه حل بدهند.