ویرگول
ورودثبت نام
سیده فاطمه سید شازیله
سیده فاطمه سید شازیلههیچ وقت دیگر مثل قبل نخواهد شد.
سیده فاطمه سید شازیله
سیده فاطمه سید شازیله
خواندن ۷ دقیقه·۲ روز پیش

خیانت ۳

افرادی را می شناسم که ترسناک ترین موضوع زندگی شان خیانت است. حتی هنوز کسی به آن‌ها خیانت نکرده است اما از اینکه به آن‌ها خیانت شود ترس شدیدی دارند. و در واقع یکی از آن افرادی که میشناسم، در حقیقت به او خیانت شده است اما آن‌قدر وحشت دارد که حاضر نیست قبولش کند. فقط می گوید او از لجِ من رفت با یکی دیگر ازدواج کرد! ترس با آدم چه کارها که نمیکند. گاهی انسان ها حاضرند زودتر از موعد، کات کنند اما به آن‌ها خیانت نشود.

اما خداوکیلی اگر قرار باشد برای چند دقیقه هم که شده بخواهیم در مورد خود مفهوم خیانت فکر کنیم چه چیزی به ذهن مان میرسد؟ سوال اصلی این نیست که چگونه مراقب باشیم یا کاری کنیم که به ما خیانت نشود. در واقع سوال اصلی این است که اصلا خیانت چیست؟ می‌توانم طیف وسیعی از جواب ها را تصور کنم که افراد مختلف دارند. چرا خیانت تا این حد انسان را می شکند؟ چرا تا این حد کسی را از پا درمی آورد؟ رستم دستان، نه با شکست، بلکه با خیانت مرد؛ و این تفاوت، کل ماجراست. رستم را زور از پا نینداخت، ساده‌دلی و اعتماد کور بود که تباهش کرد. برادرش، شغاد به او خیانت کرد و رستم جان داد. اما چطور نتوانست جلوی این اتفاق را بگیرد؟ قهرمانی که تمام عمر با دشمنان بیرونی جنگید، از خطر دشمن درونِ خانواده غافل ماند.

دشمن داخلی از دشمن خارجی بارها خطرناک تر و اثرش مهیب تر است. شاید به این خاطر است که تا این حد از خیانت می ترسیم‌. البته بعضی ها خیلی بیشتر از دیگران از خیانت می ترسند. اما سوال این است که پس چطور اعتماد کنیم؟ اگر خیانت از قبل، قابل تشخیص بود که اتفاق نمی افتاد.

پس اول بپرسیم اصلا خیانت چیست؟ و جنس خیانت در روابط عاطفی چه فرقی با دیگر خیانت ها دارد؟ مثلا خیانت برادر یا اعضای خانواده و آشنا و دوست، یا حتی خیانت به وطن. تفاوت زیادی در تعریف هر کدام از این خیانت ها هست اما چه چیزی بین همه‌ی آنها مشترک است؟ خیانت را اصولا اینجوری می شناسیم که از جایی میزند که فکرش را هم نمی‌کردیم. پس اگر نمی شود خیانت را پیش بینی کرد، اعتماد چه می شود؟ چطور جرئت می کنیم اعتماد کنیم؟ آیا داریم قمار می کنیم؟ یا سرنوشت مان را به دست احتمالات تکاملی سپرده ایم و امیدواریم که آن فرد بدشانس، ما نباشیم؟

ابتدا بر سر یک مسئله توافق کنیم. آن هم اینکه اگر دشمن به ما ضربه ای آگاهانه بزند، خیانت نیست، بلکه جنگ است و خیانت فقط در مورد کسی تعریف می شود که ما او را "خودی" پنداشته ایم یا چیزی از خودمان را به او سپرده ایم. همچنین، اگر ضربه ای به شکل ناآگاهانه به ما وارد شود، صرفا خطاست و به هیچ وجه خیانت نیست.

سوال بعدی اینکه آیا انسان ها ناگهان تصمیم می گیرند که خیانت کنند یا اینکه برنامه ریزی شده اینکار را می کنند؟ یعنی تمام این مدتی که آن بخش از خودمان را به او سپرده بودیم، داشته نقش بازی می‌کرده؟ حالت دوم خیلی ترسناک تر بنظر میرسد مگر نه؟

در روابط غیر عاطفی معنی خیانت واضح تر از روابط عاطفی است‌. و در روابط عاطفی بعضی می گویند که فقط داشتن رابطه جنسی خیانت است. یعنی اگر صرفا به کسی علاقمند شود خیانت نیست. عده ای دیگر هستند که علاقمندی را از رابطه جنسی مهم تر می دانند. و دیگران هم که هر دوی این موارد را خیانت می دانند‌. محض اطلاعتان بگویم کسانی هستند که هیچ ترسی از خیانت ندارند، پس اگر شمایی که این متن را می‌خوانی ترس از خیانت داری، بدان خیلی ها مثل تو هستند اما نه همه.

اکثرا اتفاق نظر داریم که اگر پارتنر کسی برای مدت کوتاهی مثلا چند ماه با شخص دیگری هم رابطه داشته باشد، ولی آن فرد هرگز متوجه نشود، باز هم اینکار خیانت محسوب می شود و نمی گوییم چون پارتنرش نفهمید، پس خیانت نیست. اما سوال اینجاست که اگر پارتنر، طوری با آن فرد دیگر رابطه داشته که هیچ چیز برای شما کم نگذاشته؛ به طوری که شما اصلا متوجه خیانت او نشده اید، پس دقیقا چه چیزی از شما کم شده است؟ مگر در مفهوم خیانت این نیست که باید آسیبی یا ضربه ای به شما بزند؟ بالاخره باید به نحوی شما را تحت تأثیر قرار دهد تا خیانت محسوب شود. اما اگر این پارتنر، طوری خیانت کند که هرگز متوجه نشوید و هیچ وقت هم اعتراضی به او نداشته باشید چون او همیشه برای شما پرفکت بوده است، پس دیگر خیانت در اینجا دقیقا چه معنی ای میدهد؟ او که هیچ آسیبی به شما نزده است.

اما داستان جایی کاملا عوض می شود که شما به هر نحوی از خیانت او آگاه شوید. این اتفاق کاملا به احساسات شما آسیب خواهد زد پس اینجا واقعا خیانت است؟ صبر کنید، پس یعنی شما از اینکه او این مدت با فرد دیگری هم بوده آسیبی ندیده اید، وگرنه حداقل متوجه می شدید. اما نه، شما در واقع وقتی آسیب دیدید که از قضیه باخبر شدید. صرفِ خبردار شدنِ شماست که آسیب زاست. و اینجا واقعا نامش خیانت است. جمع بندی مضحکی دارد اما اینطور می شود گفت که، تا وقتی شما از کارش خبر نداشته باشید و بتواند جوری هندل کند که برای شما کم نگذارد و اصلا فرقش را متوجه نشوید، خیانت نیست. اما اگر بفهمید، خیانت خواهد بود. و دقیقا نکته همین‌جاست. کسی نمی تواند جوری خیانت را هندل کند که طرف مقابل نفهمد. چرا؟ چون وقتی با شخص دیگری باشد قطعا برای شما کم می گذارد. چرا؟ چون آدم است و نیازهایش محدود اند و توانایی اش در رفع نیاز دیگران نیز محدود است. و البته یک سوال جدی مطرح است، او از خیانت چه سودی می برد؟ اصولا خیانت کردن چه سودی دارد؟ آیا خیانت کردن به این دلیل امری غيراخلاقی است که سود شخصی دارد؟ یا به این خاطر غیراخلاقی است که اصلا سودی ندارد؟

خیانت هایی هست که هر دو طرف از آن سود می برند. در روان‌شناسی کیس های زیادی هست که فرد، دلش می‌خواهد از همسرش جدا شود اما بخاطر هزاران دلیل و سختی، نمی‌خواهد مسئولیت طلاق با او باشد، پس تلاش می کند دنبال مدرکی بگردد که همسرش به او خیانت کرده است تا بتواند به عنوان بهانه از آن برای جدایی و طلاق استفاده کند.

یک مشکل اصلی خیانت این است که بعدش ممکن است پارتنر خود را برای همیشه از دست بدهید. حتی اگر شما حاضر باشید با او ادامه بدهید، ممکن است خود او بخواهد با آن شخص دیگر باشد و از شما جدا شود. چرا؟ چون او از شما بهتر بوده است؟ جذاب تر؟ مهربان تر؟ محبوب تر؟...

پرفکت ترین آدم ها هم ممکن است خیانت ببینند. پس خیانت در مورد شما و جایگاه شما نیست‌. در مورد خود آن فرد است. اگر روزی خیانت دیدیم باید یقه ی چه کسی را بگیریم؟ چه کسی دقیقا مقصر است؟ فرد خائن؟ یا کسی که پارتنرمان با او به ما خیانت کرده است؟ آیا او به معنایی رقیب ماست؟ یا حتی خودمان مقصریم؟ شاید کم گذاشته ایم؟ یا او بی وفا بوده است؟ یا ذاتاً آدم خائنی بود؟ چطور می توانستیم از آن جلوگیری کنیم؟ و سوالی که بیشتر از هر چیز دیگری فرد قربانی را آزار میدهد و شب ها خواب را از او می‌گیرد این است: آیا او اصلا مرا دوست داشت؟ یا چرا دیگر دوستم ندارد؟ ممکن است کسی دوست تان داشته باشد و باز هم خیانت کند؟ یا خیانت ربطی به عشق ندارد؟

و در نهایت آیا ما نفرین شدیم که همیشه از خیانت بترسیم؟ آیا همیشه باید سعی کنیم با دیگران رقابت کنیم تا پارتنرمان از ما راضی باشد تا خیانت نکند؟ مجبوریم همیشه در خدمتش باشیم، بهترین باشیم، زیباترین و جذاب ترین باشیم تا دل‌زده نشود؟ آیا امنیت ممکن است؟ آیا می توان کسی را پیدا کرد که مطمئن باشیم هرگز خیانت نخواهد کرد؟ آیا روزی میرسد که به خود بگوییم او فقط مال من است و به من خیانت نخواهد کرد؟ یا آن روز فقط یک رویاست؟ و ما همیشه بازیچه‌ی فریب ها هستیم؟

خیانت کمرشکن است. اما راه حل اکثر روان‌شناسان، برای مقابله با ترس از خیانت دیدن این است که بیایم روی خود شما کار کنیم. روی عزت نفس و دوران کودکی و ماجراهای زندگی تان و موشکافانه بسنجیم که چه چیز در خود شما غلط است که احساس ترس و ناامنی دارید!

دوست من... خیانت واقعی کار ساده ای نیست. پتانسیل می‌خواهد. و پتانسیل، قبل از اتفاق افتادن قابل مشاهده است. چون خیانت، یعنی کسی که می‌داند ضربه‌اش تو را می‌شکند، اما باز هم آن ضربه را می زند. این کار، جدا از اخلاق پایین، نیازمند داشتن دل و جگر است! پس قابل تشخیص است. اما چگونه؟ :)

خیانتروابط عاطفیروانشناسیفلسفهدلنوشته
۷
۰
سیده فاطمه سید شازیله
سیده فاطمه سید شازیله
هیچ وقت دیگر مثل قبل نخواهد شد.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید