نمیدونم چمه
هیچی نمیدونم
جای شلوغی ام
آممم
مترو نه
توی یه خیابون پر رفت و آمد
روی یه نیمکت چوبی نشستم
همهمه اس
هرکی یه چیزی میگه
نمیتونم تمرکز کنم
حتی درست نمیتونم کلمه هام رو پیش هم بچینم
سی ثانیه طول میکشه تا دکمه ی حرفی که میخوام رو پیدا کنم
انگار اینجا نیستم
جسمم هست اما روحم نه
چشمام آدم هارو میبینه که از جلوم رد میشن
اما انگار من اونجا نیستم
انگار دارم یه فیلم از گذشته رو نگاه میکنم
که حواسم بهش نیست
روحم؟
انگار در جایی نزدیکی های بالای سرم
یا جایی در خیابان ، در شب هایی که تو خیابون تنها قدم میزدم بود
خیابونی با نور های زردِ نئونی
هیچی از حرف های ادم های دور و برم نمیفهمم
نه میخواهم بدانم و نه گوش میدهم
نگاهم به پسری هم سن و سال خودمه
که داره تو خیابون گل نرگس میفروشه
گل نرگس به خودشیفتگی معروفه و اون پسر با
فروتنی؟ بی اعتمادبنفسی؟ یا نمیدونم! هرچی
میزد به شیشه ماشینا تا ازش گل بخرن
قلبم مچاله میشود وقتی این صحنه ها رو میبینم
وقتی بچه هایی رو میبینمکه جای اینکه الان مدرسه باشن دارن خرت و پرت میفروشن
احساس خیلی بدی دارم
میتونم کمکش کنم؟ چطوری؟
احساس میکنم
هیچ چیز سر جایش نیست
کاش مولتی میلیاردر بودم
هرکسی که غمش با پول حل میشد را خوشحال میکردم
بچه هایی که بروشور و تراکت تبلیغاتی پخش میکنن رو بر میداشتم میبردم کلی لباس میخریدم براشون کلی عشق به وجودشون سرازیر میکردم
کاش مولتی میلیاردر بودم
تا "نون" نرسیدن های عشاقی که دلیلش سطح طبقاتی است را برمیداشتم!
تا بیمارهایی که دلیل مرگ یا علیل شدنشان فقر است را تا آنجایی که در توانم بود حمایت میکردم
میدانی
اگر مولتی میلیاردر بودم خیلی خوب میشد
حتما میرفتم در روستاهایی که هنوز برق و گاز ندارند یا آب لوله کشی و تمیز
حتما آنجا را آباد میکردم !
حتی چند بادیگارد هم می گرفتم
از آن آدم های ورزیده ی شانه پهنِ قد بلند و چنتا هکر!
این ها را برای خودم!
میخواهم باهاشون برم بانک بزنم
دزدی بانک!(ایموجی چشم قلبی)
البته هرکسی که دوست دارد بیاید مشکلی نیست بیاید !
اگر هم گیر افتاد من مولتی میلیاردر هستم آزادش میکنم:)
چنتا قاتل و کارآگاه رو استخدام میکردم
میدادم آدم های شرورِ پولدار رو بکشن و به دار مجازات بیاویزنشون
حتما دیگه یه عالمه دوست و رفیق هم پیدا کردم
آخه من مولتی میلیاردرم
مهم نیست اگه بخاطر پولم باهام دوستن!
حتما اون آدم هایی که استعداد هاشون بخاطر نداشتن پول رو زیرِ آوارِ بی پولی دفن کرده بودند رو پیدا میکردم
استعداد هاشون رو از زیر خاک برمیداشتم
میتکاندم
و میدادم دستشان
میگفتم من پشتتونم برید جلو رفقا
اگر مولتی میلیاردر بودم
خیلی خوب میشد ....
نمیدونم تا اینجای متن رو خوندید اصلا یا نه
ولی اگه تا الان هم داری ادامه میدی
شاید ایده های کودکانه ای بودن نمیدونم
من ک دوست دارم انجام بدم
مخصوصا دزدی بانکو!
لطفا ننویس اگه پولدار بشی این کارا رو نمیکنی
یا بقیه برات اهمیتی ندارن
همین دیگ
مرسی