امیدوارم شرایطی را تجربه کرده باشید که با تیتر این مقاله مخالف باشید و اساساً متدولوژی چابک (Agile) و هرکدام از قالبهای کاری (Framework) که از آن استفاده میکنید برای شما نتایج مطلوبی در پروژه یا محصولتان و از همه مهمتر تیم به جا گذاشته باشد.
اما تقریباً در ۱۲ سال گذشته که با مدل توسعه چابک و بهخصوص فریمورک پرطرفدار اسکرام که آشنا شدم بارها شاهد تعارض (Conflict) در پروژه بودهام. انگار همیشه یک سمت یا چند سمت رضایت کافی را نداشته. از همین رو تصمیم گرفتم برداشت خودم از شرایط و دلایل مشکلات را بیان کنم.
بیایید امیدوار باشید هرچه من و شما از اجایل و اسکرام خواندهایم درست بوده است و اینجا در مورد اصول (Principles) نمیخواهیم بحث کنیم بلکه قصد من این است توجه شما را به نکاتی که فکر میکنم بیشتر مغفول مانده است جلب کنم.
ازآنجاییکه تعداد این نکات کم نیست این نوشته در قالب چند قسمت دنبال خواهم کرد.
استراتژی
یکی از نکاتی که به نظرم در مورد اجایل از آن غافل شدهایم استراتژی یا بهتر بگویم چرایی استفاده از این متدولوژی و فریمورکهای آن است. بگذارید با خاطره کوتاهی شروع کنم.
اولین باری که همان حدود ۱۲ سال پیش وقتی تازه از فرنگ برگشته بودم خدمت یک مدیرعامل که درحالتوسعه محصولی نرمافزاری (آنلاین) بود عرض کردم. آقاجان در دنیا تیمهای توسعه اجایل-اسکرام کار میکنند.
مدیرعامل پرسید: اجایل چیه؟
گفتم: متدولوژی چابکسازی
گل از گل آقای مدیرعامل شکفت که ای آقا من بارها گفتهام ما باید چابک باشیم و از لختی بگذریم و کارها را سریعتر جمعوجور کنیم این برنامهنویسها و مدیر فنی حرف منو نمیفهمد همهاش کارها رو کش میدن. خدا رو شکر که شما آمدی شدی گواه خواسته من که اینها باید سریعتر و چابکتر کار کنند و محصول را تحویل دهند ...
فارغ از اینکه این آقای مدیر برداشت خودش از یک کلمه را سریع تعمیم داد به خواستههایش که درست یا غلط بود وقتی عرض کردم خوب ما باید ۳ یا ۴ جایگاه شغلی اضافه کنیم و کلی جلسه بگذاریم و صحبت کنیم، گفت ای آقا این که شد همان بروکراسی ... شما هم دنبال حرفزدنید بنشینید شبانهروز کار کنید ... اسکرام مستر چیه؟ مالک محصول چیه ما اگر بچهها درست کار کنند نیرو اضافه هم داریم ...
دیدم این نشد که بشه، رفتم پیش تیم توسعه و مدیر فنی و از ایشان خواستم در این مورد اجایل-اسکرام صحبت کنیم. آقای مدیر فنی هم رفت روی منبر که بله این درست است، اگر مالک محصول و اسکرام مستر داشتیم این آقای مدیرعامل همینجوری وسط روز یک تسک جدید روی خروار تسکهای ما نمیریزه، یک چیزی نمیگه بعد موقع تحویل بگه نه من اینو نمیخواستم ...
از قصه بگذریم.
امروز بعد از بیش از یک دهه درگیری با موضع مدیریت چابک اگر از من بپرسی حق با کدام سمت بود به شما میگویم هر دو سمت. مدیریت چابک آمده که نتیجه مناسب با کمترین هزینه ممکن به نتیجه برسد اما چه شده که تقریباً در اکثر جاهایی که درگیر این موضوع بودم هنوز هر 2 سمت از شرایط ناراضیاند؟
همانطور که در بالا گفتم یکی از اشکالات اساسی در استراتژی است یا اصلاً سادهتر بگویم "چرایی؟" برای اینکه بگویم این چرایی از نظر من چیست ابتدا لازم است به شما بگویم چه نیست!
اجایل-اسکرام استراتژیِ Time to Market است
ابتدا Time to Market که به اختصار TTM هم گفته میشود را تعریف کنیم که به صورت بنیادین دو تا تعریف معمولا ارائه میشود:
البته حتماً اینکه بگوییم ماموریت چرایی اجایل-اسکرام صرفا و قطعی Time to Market باشد نیست. اما به نظر من روح اجایل - تنظیم زمان واردشدن به بازار- است. اینکه شما در چه زمانی بتوانی محصول را وارد بازار یا پروژهات را فارغ از ضربالاجلهای قراردادی تحویل بدهی.
بگذارید موضوع را با این سه حالت توضیح بدهم:
مثالی که ممکن است به ذهن شما بیاید برای نقض مورد فوق محصولاتی است که دیرتر از رقبا به بازار آمدهاند و جای رقیب را گرفتهاند. پس میتوان نتیجه گرفت من دیرتر از همه میآیم ولی با یک محصول خیلیخیلی عالی؟! ۲ اشکال اساسی دارد:
جمع بندی قسمت اول - استراتژی
ابتدا گوشزد میکنم این یکی از عوامل مهمی است که به نظر من به آن درست توجه و پرداخته نشده است و حتماً عوامل دیگری هم وجود دارد. اما باید بپذیریم ما اغلب باهدف ایجاد ارزش و ثروت درحالتوسعه محصول و یا انجام پروژهای هستیم و اگر Time to Marketیا زمان مناسب ورود به بازار را نادیده بگیریم احتمال بسیار، بسیار زیاد محکوم به شکست هستیم.
هرچند باید به این نکته توجه داشت که Time to Market در کنار اینکه ممکن است که تاریخ تقویمی باشد میتواند از جنس مدتزمان هم بوده و در صورت سپری شدن آن ذینفعان محصول را خسته، پشیمان یا مجبور به مداخله غیرسازنده کند که اصول با اصول اجایل متناقض و موجب بینظمی بیشتر و بیشتر شود.
اگر این موضوع بهدرستی روشن و در سطح تیم و نفرات پذیرفته شود اینجاست که بخش عمدهای از انتظارات کارفرما، سهامدار یا سرمایهگذار تأمین و او با خیال راحتتری اصول اجایل را میپذیرد.