روانشناسی با ضحی زندی
روانشناسی با ضحی زندی
خواندن ۹ دقیقه·۸ ماه پیش

درک آسیب روحی و روانی: یک تجسم عمیق پاسخ ذهن به استرس

به عنوان موجودات پیچیده، انسان‌ها تحت تأثیر تعداد زیادی از تجارب قرار می‌گیرند که هویت ما را شکل می‌دهند و چگونگی دیدن ما از دنیا را تعیین می‌کنند. در این تجارب، وقایعی وجود دارند که قابلیت دارند تا از طریق بافت روانی ما نفوذ کنند و زخم‌هایی را ایجاد کنند که به چشم غیر قابل رویتند - این وقایع صدمات روانی ایجاد می‌کنند. صدمات روانی به پاسخ عاطفی نسبت به وقایع و حوادث ناگوار و غیرمعمول اشاره دارد که توانایی یک فرد در مقابله با آنها را فراتر می‌برد این واکنش‌ها اغلب منجر به احساس ناتوانی و کاهش مدیریت احساسات و تجربه انواع مختلفی از احساسات می‌شوند.طیف صدمات وسیع است، از وقایع یک‌باره تا استرس مداوم و پافشاری، و برجسته کردن متنوع اثرات آن، نیازمند یک بررسی جامع است.

این مقاله سعی دارد ارتباطات پیچیده صدمات روانی را بهبود بخشد، با هدف ایجاد درک روانی عمیق‌تر و موثر. به تعریف، علائم و راه‌های مختلفی که در ذهن انسان ظاهر می‌شود، بپردازد. سفر ما در درک این موضوع پیچیده شامل زیرعناوین اصلی است که به اساس‌های آن می‌پردازد: "طبیعت و علت‌های صدمات روانی"، "علائم و معیارهای تشخیصی"، "تأثیر صدمات بر مسیرهای عصبی"، "مکانیسم‌های مقابله و عوامل مقاومت" و "مداخلات درمانی و بهبود". دیدگاه‌های علمی، پیامدهای واقعی زندگی و استراتژی‌های درمانی به عنوان قطب‌نمایی در این سفر کاوشی از یک موضوع حیاتی برای حوزه سلامت روانی خواهند بود.

طبیعت و علت‌های صدمات روانی

صدمات روانی به پاسخ های عاطفی نسبت دارند که ناشی از وقایع یا سلسله وقایعی هستند و این وقایع به گونه‌ای گیج‌کننده اند که احساس امنیت و حالت عادی فرد را به چالش می‌کشانند یا آنها را از هم می‌پاشند. این به تنهایی مفاهیم پیچیده پایداری و ایمنی را ساده‌تر و قابل درک‌تر تشریح می‌کند، که اغلب منجر به احساس عدم ثبات اساسی، هم روحی و هم عاطفی، می‌شود.

رویدادهای تروماتیک به طور کلی به دو نوع تقسیم می‌شوند:

1. به تروماهای واحد، مانند فاجعه‌های طبیعی، حوادث و یا از دست دادن ناگهانی اشاره دارد.

2. تجارب مزمن یا تکراری مانند سوءاستفاده مداوم، جنگ یا تعرض مداوم به محیط‌های استرس‌زا را شامل می‌شود. اهمیت این نکته حائز است که صدمه در خود رویداد نیست، بلکه در تجربه ذهنی شخص است. این ذهنیت به این معناست که آنچه برای یک نفر ممکن است صدمه‌آور باشد، برای دیگری ممکن است نباشد، که بر جلوگیری از ترکیبی شخصی از درمان صدمات بحرانی تأکید می‌کند.

انواع آسیب روحی (تروما)

آسیب روحی یا تروما می‌تواند از انواع مختلفی باشد، از جمله ترومای فیزیکی، ترومای روانی، و مولتی تروما. هرکدام از این انواع تروما به شکلهای مختلفی بر شخصیت و روان فرد تأثیر می‌گذارند.در زیر، انواع مختلف آسیب روحی را توضیح داده‌ام:

1. ترومای فیزیکی:

- تصادفات

- حوادث طبیعی

2. ترومای روانی:

- تجربیات نظامی

- تجربیات خانوادگی

- تجربیات جنسی

- تجربیات اجتماعی: نظیر تبعیض نژادی یا تجربیات زندگی در محیط‌های مشکل‌آفرین

3. ترومای عاطفی:

- از دست دادن عزیزان

- تجربیات تحقیرآمیز

4. ترومای کودکی:

- سوءاستفاده جسمی یا روحی

- فقدان حمایت و عشق والدین

5. ترومای مهاجرت و پناهندگی:

- جدایی اجباری

- تغییرات شدید در شرایط زندگی و هویت فردی

6. ترومای اقتصادی:

- افت اقتصادی ناگهانی

- بیکاری یا افت کار

7. ترومای محیطی

- آلودگی محیطی

- تغییرات اقلیمی

ترومای روحی

ترومای روحی یا آسیب روحی نوعی تجربه ناخواسته است که به شدت بر روح و روان انسان تأثیر می‌گذارد. این تجربه معمولاً از رویدادها یا شرایطی ناگوار و مضر ناشی می‌شود که فرد قادر به مقابله و تطابق با آن نیست.

ترومای روحی می‌تواند از مواقع مختلف زندگی ناشی شود، از جمله:

- تجربه حوادث ناگوار: مثل تصادفات، حوادث طبیعی، یا حملات.

- تحمل استرس مداوم: مثل فشارهای کاری یا مشکلات خانوادگی.

- تجربه تحقیرآمیز: نظیر آزار و اذیت روانی یا جسمی.

- تروماهای نظامی: تجربه جنگ یا شرایط نظامی.

ترومای روحی ممکن است به شکل اضطراب، افسردگی، یا اختلالات خواب ظاهر شود. همچنین، افراد ممکن است با فراموشی یا یادآوری ناخوشایند مرتبط با رویدادهای تروماتیک مواجه شوند.

مهمترین نکته در مورد ترومای روحی این است که اثرات آن می‌توانند بسیار طولانی‌مدت باقی بمانند، اما با درمان مناسب و حمایت فردی، امکان بهبود و بازیابی وجود دارد.

ترومای فیزیکی

ترومای فیزیکی یا آسیب جسمی، وضعیتی است که ناشی از حوادث یا شرایطی است که به جسم فرد آسیب می‌زند. این نوع تروما معمولاً به شکل ضربه یا صدمه جسمی اتفاق می‌افتد و می‌تواند اثرات جدی بر سلامت فیزیکی و عملکرد جسمی فرد داشته باشد.

مثال‌هایی از ترومای فیزیکی عبارتند از:

- تصادفات و حوادث رانندگی: که ممکن است منجر به شکستگی‌ها، خونریزی‌ها یا آسیب‌های جسمی شدید شود.

- تصادفات ورزشی: که باعث آسیب‌های مختلف مانند انزال، کمر درد، یا کبودی می‌شود.

- آسیب‌های ناشی از حملات یا ضربات جسمی: اعم از آسیب‌هایی که در جریان کشمکش‌ها، حملات یا جنگ ایجاد می‌شوند.

ترومای فیزیکی ممکن است با علائمی همچون درد، تورم، کبودی، یا محدودیت در حرکت همراه باشد. درمان این نوع تروما معمولاً شامل مراجعه به پزشک، درمان فیزیکی، و گاهی جراحی می‌شود تا جسم فرد بتواند بهبود یابد و به حالت عادی خود باز گردد.

مولتی تروما

مولتی تروما یا ترومای چندگانه به وضعیتی اطلاق می‌شود که فرد در زندگی خود با تعداد زیادی از رویدادها و تجربیات ناخوشایند و ترسناک مواجه می‌شود. این تجربیات معمولاً به صورت مداوم و متوالی اتفاق می‌افتند و ممکن است شامل حوادث نظامی، آزار و اذیت، حوادث طبیعی، یا تجربیات خشم‌آور دیگر باشند.

واژه "مولتی تروما" بیانگر آن است که فرد با تعداد زیادی از تروماها و تجربیات ناخوشایند روبه‌رو شده است و این تجربیات ممکن است اثرات جمعی بر روحیه و روان فرد داشته باشند.

این وضعیت ممکن است به اختلالات روانی مانند اختلال استرس پس از تروما (PTSD) منجر شود و فرد را به چالش‌های روانی بزرگتری که نیاز به مراقبت حرفه‌ای دارد، بکشاند.

درمان مولتی تروما ممکن است شامل روش‌های مختلف مانند مشاوره روان‌شناختی، درمان مشکلات خواب، و توانمندسازی فرد در مقابل تحمل استرس باشد. اهمیت حمایت اجتماعی و حرفه‌ای در درمان مولتی تروما بسیار بالاست.

علائم و معیارهای تشخیصی

پس از وقوع یک رویداد تروماتیک، علائم متنوعی معمولاً نشان‌دهنده‌ی آن هستند که می‌توانند به طور کلی به سه دسته تجسمی، اجتناب، تغییرات منفی در شیوه فکر و حالت روحی، و تغییرات در برخورد و واکنش تقسیم شوند. علائم تجسمی شامل خاطرات مزاحم، فلش‌بک‌ها یا رویاهایی هستند که یک فرد رویداد تروماتیک را دوباره تجربه می‌کند. علائم اجتناب به معنای تلاش فرد برای جلوگیری از تجربه خاطرات، افکار یا احساساتی هستند که به یادآوری رویداد تروماتیک نزدیک هستند یا به یادآوری‌های خارجی که ویژگی‌های آن را به یادآوری می‌آورند ظاهر می‌شوند.

تغییرات منفی در حالت روحی و شیوه فکر ممکن است شامل احساسات جدا شدن، حالت‌های احساسی منفی مانند شرم یا خشم، یا عدم توانایی در تجربه احساسات مثبت باشد. در نهایت، تغییرات در برخورد و واکنش، نشانگر نقص در مواجهه با وضعیت‌ها می‌باشند، که ممکن است به شکل احساس ترس، مشکل در تمرکز، یا اظهار عصبانیت و رفتار هجومی ظاهر شوند.

تشخیص رسمی اغلب شامل معیارهایی است که در کتب تشخیصی مانندDSM-5 (کتابچه تشخیصی و آماری اختلالات روانی، ویرایش پنجم) یا ICD-11 (رده‌بندی بین‌المللی بیماری‌ها، ویرایش یازدهم) مطرح شده‌اند. شرایطی مانند اختلال استرس پسا‌تروماتیک(PTSD)، اختلال استرس حاد یا اختلال تطبیقی برخی از دسته‌بندی‌های تشخیصی هستند که برای شناسایی و دسته‌بندی اثرات صدمات استفاده می‌شوند.

تأثیر صدمات روحی بر مسیرهای عصبی

صدمات می‌توانند اثرات دائمی بر ساختارهای عصبی مغز بگذارند. آشکار شده است که تجربه رویدادهای تروماتیک بر آمیگدالا، هیپوکمپ، و قشر پیشانی تأثیر می‌گذارد - مناطقی که به پاسخ ترس، تشکیل حافظه، و خودکنترل مرتبط هستند به ترتیب. آمیگدالا ممکن است در پاسخ به صدمات فعال شود که حساسیت فرد را به استرس و ترس افزایش دهد. به طور معکوس، صدمه ممکن است به کاهش حجم هیپوکمپ منجر شود که ممکن است توانایی فرد را در کد گذاری و بازیابی به درستی خاطرات را تحت تأثیر قرار دهد. علاوه بر این، ظرفیت قشر پیشانی برای اجرای عملکردهای اجرایی و تنظیم هیجان ممکن است تضعیف شود، که منجر به مشکلات درکنترل و مدیریت بهتر احساسات یا واکنش‌های ناگهانی می‌شود.

این تغییرات می‌توانند مسیرهای عصبی را ایجاد کنند که برای پاسخ تنش افزوده شده آماده شده‌اند و به علت علائم مزمن صدمه‌آور کمک می‌کنند. در نتیجه، آستانه شخصی برای آنچه به عنوان تهدید درک می‌شود ممکن است پایین بیاید، که باعث واکنش به محرک‌های بی‌خطر به عنوان صدمه‌آور می‌شود.

مکانیسم‌های مقابله و عوامل مقاومت

درک صدمات بدون در نظر گرفتن راه‌هایی که افراد با استرس وارد شده از طریق آنها مقابله و سازگاری می‌کنند، ناقص خواهد بود. مکانیسم‌های مقابله ممکن است سازگار یا ناسازگار باشند؛ مکانیسم‌های سازگار ممکن است شامل جستجوی حمایت اجتماعی یا مشارکت در تمرینات ذهنی باشد، در حالی که مقابله ناسازگار ممکن است به صورت مصرف مواد یا اجتناب ظاهر شود.

عوامل مقاومت نقش بسیار حیاتی در توانایی یک فرد در هدایت رویدادهای تروماتیک و سازگاری با سختی‌ها ایفا می‌کنند. این عوامل ممکن است داخلی باشند، مانند ادراک مثبت از خود و مهارت‌های خودکنترل، یا خارجی باشند که از روابط حمایتی و منابع جامعه تشکیل شوند. ارتباط پویای میان این عوامل و تجربیات شخصی فرد شکل می‌دهد که چقدر او از تجارب استرس‌زا و صدماتی بهبود می‌یابد.

چه زمانی برای درمان تروما باید به متخصص مراجعه کرد؟

هر زمان که شخص احساس کند که تروما زندگی او را تحت تأثیر قرار داده و توانایی مقابله با زندگی روزمره را کاهش داده، بهتر است به متخصص مشاوره یا روان‌درمانی مراجعه کند. متخصصان می‌توانند ارزیابی انجام دهند و برنامه‌های درمانی مناسب را تعیین کنند.

مداخلات درمانی و بهبود

بهبود از صدمات یک سفر است که با مداخلات درمانی مختلف قابل تسهیل است. در میان موثرترین درمان‌ها، درمان شناختی-رفتاری (CBT) است که به افراد کمک می‌کند تا دیدگاه‌های خود درباره صدمات و خودشان را به شکل صحیح‌تری بازنگری کنند. رویکرد حرکات چشم (EMDR) نیز یک روش است که ثابت شده است که به کاهش واقعیت و احساسات مرتبط با خاطرات تروماتیک کمک می‌کند.

· تکنیک‌های ذهن‌آگاهی و درمان‌های مبتنی بر بدن مسیرهای بهبود جایگزین ارائه می‌دهند که بر روابط بین بدن و وضعیت ذهن تمرکز دارند و به افراد به خود کمک می‌کنند تا با حال حاضر خود ارتباط برقرار کنند.به علاوه، درمان‌های داستانی که شامل اظهارات تجربیات تروماتیک می‌شوند، می‌توانند بسیار مفید باشند. این رویکردهای درمانی به افراد کمک می‌کنند با بازیابی داستان خود و یکپارچه‌سازی تجربه تروماتیک به شیوه‌ای معنادار، قدرت گرفته و بهبود یابند.

ایجاد فضاهای امن، ارائه تأیید و حمایت، و اطمینان از ارائه درمان‌های سفارشی مطابق با نیازها و ترجیحات خاص هر فرد، اساس موفقیت درمانی است. بهبود به معنای پاکسازی خاطرات یا تجارب نیست، بلکه بر تقویت و ایجاد احساس قدرت و امید دوباره تأکید دارد.

سخن پایانی

آسیب روحی یک اختلال عمیق در عملکرد روانی افراد است که می‌تواند دیدگاه آنها از خود و دنیای خود را اساسی تغییر دهد. درک طبیعت، علائم، پایه‌های عصبی، و مکانیسم‌های مقابله، برای توسعه مداخلات موثر و ترویج بهبود بسیار حیاتی است. از طریق اعمال دانش و تکنیک‌های درمانی با مهربانی و مهارت، مقاومت می‌تواند افزایش یابد و با پیشرفت، افراد قادر خواهند بود با نیروی تازه و امید جدید به زندگی خود ادامه دهند. داستان‌های مربوط به صدمات هنوز هم پیچیده و عمیق هستند، اما با هر گامی که برای حل مسائل آن حرکت می‌کنیم، به یک دنیای بهتر نزدیک‌تر می‌شویم، و این دیگر فقط یک امکان نیست، بلکه یک واقعیت دست‌یافتنی است.

ذهناسترسآسیب روحیروانشناسیروانی
مقالات و یادداشت هایی در باب روانشناسی و روانکاوی روانشناسی با ضحی زندی https://zohazandi.com
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید