افرا مهرائی صدق
افرا مهرائی صدق
خواندن ۱ دقیقه·۲ سال پیش

خانه رویا

خانه رویا

خانه ای که رویا در آن زندگی می کرد برای من یک خانه رویایی بود که آرزوی آن را داشتم. یک حیاط وسیع در بدو ورود وخانه ای ویلایی و یک طبقه در پیش چشم نمایان بود. خانه ای که یک نیم طبقه جالب داشت و بالکنی که از ارتفاعی کوتاه رو به حیاط بود. اتاق دخترها در پشت بالکن بود. دخترها وقت بیدار می شدند می توانستند در را باز کنند و از هوای دلپذیر صبح لذت ببرند. سایر قسمت های خانه را بزرگ میدیدم. بعد از ورود به خانه در روبروی خود یک پاسیو بزرگ و آراسته به گل و گیاهان طبیعی دیده می شد. نور و روشنایی تمام محیط خانه از آن سیراب می شد. جز مهم خانه شان مادری بود که همیشه در خانه بود. به نظافت و پخت و پز مشغول بود به گل ها رسیدگی می کرد به محوطه سبز حیاط توجه داشت و خلاصه زندگی آنها گرمی خاصی داشت که من در آرزویش بودم. اما نداشتم.

خانهپخت و پزرویاپاسیو
من افرا مهرائی صدق هستم. دانش اموخته کارشناسی ارشد رشته پرستاری که در سال نودو هشت با سی سال سابقه بازنشسته شده ام.آدرس سایت من :aframehraei.ir
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید