بعضی کارکنان ذهن های شلوغی داشتند. آنها میخواستند همزمان همه اهدافشان را جلو ببرند چه شخصی باشد و چه ساز مانی.
برای رسیدن به خواسته هایشان از مواردی که غیر ضروری تشخیص میدادند، صرف نظر میکردند.
بخشی از این اهداف غیر ضروری وظیفه اصلی و اجباری آنها در محیط کار بود.متاسفانه خیلی وقتها ضروریترین ارکان کار فراموش میشد.
چون باید هدفی شخصی تحقق میافت.
تقریباً همه مدیران در تطابق و همپوشانی اهداف فردی و سازمانی ضعیف عمل کردند