چند سال پیش، رهبران ، کارآفرینان و نوآوران شرکتهایی را ایجاد کردند، در حالی که مدیران برای اجرای عملیات خود استخدام شدند. اما امروزه متوجه خواهید شد که سیستم آموزشی ما بیشتر به سمت آموزش مدیریت بازرگانی طراحی شده است . همچنین، یک تغییر ادراکی وجود دارد که هر دو مدیریت و رهبری را یکسان در نظر می گیرد، که یک واقعیت صرف نیست. بنابراین، در این مقاله رهبری در مقابل مدیریت، تفاوتهای بین رهبری و مدیریت را عمیقاً بررسی خواهیم کرد.
رهبری ایجاد تغییرات مثبت و غیر فزاینده از طریق برنامه ریزی دقیق، چشم انداز و استراتژی است. توانمندسازی نیروی کار و تصمیم گیری انطباقی نیز به ویژگی های حیاتی رهبری اضافه می شود. اغلب افراد رهبری را با موقعیت خود در یک سازمان مرتبط می کنند. اما رهبری ربطی به عناوین، مدیریت یا برنامه های شخصی فرد ندارد. همچنین به ویژگی های شخصیتی مانند بینایی بهتر یا شخصیت کاریزماتیک محدود نمی شود.
این بیشتر شبیه فرآیند نفوذ اجتماعی است که تلاش دیگران را برای دستیابی به یک هدف مشترک به حداکثر می رساند. از نفوذ اجتماعی ناشی می شود و برای دستیابی به نتایج مورد نظر به نیروی انسانی نیاز دارد. رهبر کسی است که همیشه ابتکار عمل را به دست می گیرد و تلاش زیادی برای تحقق چشم انداز شرکت می کند. این تنها دلیلی است که اطرافیان شروع به دنبال کردن آنها می کنند.
مدیریت همه چیز در مورد انجام وظایف از پیش برنامه ریزی شده به طور منظم با کمک زیردستان است. یک مدیر به طور کامل مسئول انجام چهار وظیفه مهم مدیریت است: برنامه ریزی، سازماندهی، رهبری و کنترل. مدیران تنها زمانی می توانند رهبر شوند که مسئولیت های رهبری را به اندازه کافی انجام دهند، از جمله ارتباط خوب و بد، ارائه الهام و راهنمایی، و تشویق کارکنان برای ارتقاء سطح بالاتری از بهره وری.
اما متأسفانه همه مدیران نمی توانند به آن دست یابند. مسئولیت های مدیریتی اغلب در شرح شغل مشخص می شوند و زیردستان به دلیل عنوان یا طبقه بندی حرفه ای از آنها پیروی می کنند. تمرکز اصلی یک مدیر بر تحقق اهداف سازمانی است. آنها اغلب چیزهای دیگری را در نظر نمی گیرند. با این عنوان، اقتدار و امتیاز ارتقاء، استخدام یا پاداش کارکنان بر اساس عملکرد و رفتار آنها همراه است.
نقش مدیریت کنترل یک گروه یا گروهی از افراد به منظور دستیابی به یک هدف مشخص است. رهبری توانایی یک فرد برای تأثیرگذاری، ایجاد انگیزه و توانمندسازی دیگران برای مشارکت در موفقیت سازمان است.
مدیریت مسئول کنترل یک سازمان، یک گروه یا مجموعه ای از نهادها برای دستیابی به یک هدف خاص است. مدیریت به این معنی است که اطمینان حاصل شود که عملیات روزانه مطابق انتظار انجام می شود. یک رهبر به منظور تعیین جهت، الهام بخشیدن و ایجاد انگیزه در تیم خود با هم ارتباط برقرار می کند .
رهبری نیازمند چشم اندازی برای هدایت تغییر است. در حالی که مدیران بر دستیابی به اهداف سازمانی از طریق اجرای فرآیندها مانند بودجه بندی، ساختار سازمانی و کارکنان تمرکز می کنند، رهبران بیشتر به فکر آینده و استفاده از فرصت ها هستند.
می توان همزمان مدیر و رهبر بود. اما به خاطر داشته باشید که فقط به این دلیل که یک نفر یک رهبر عالی است به این معنی نیست که یک مدیر عالی خواهد بود یا برعکس. بنابراین، چه عواملی این دو نقش را متمایز می کند؟ در این مقاله رهبری در مقابل مدیریت، به بررسی آن عوامل می پردازیم.
رهبران به عنوان رویاپرداز در نظر گرفته می شوند. آنها مسیرهایی را برای افزایش رشد سازمانی تعیین می کنند. آنها همیشه بررسی میکنند که سازمانشان کجاست، کجا میخواهند بروند و چگونه میتوانند با مشارکت تیم به آنجا برسند.
در مقایسه، مدیران برای دستیابی به اهداف سازمانی با اجرای فرآیندهایی مانند بودجه ریزی، ساختار سازمانی و نیروی انسانی اقدام می کنند. چشم انداز مدیران به استراتژی های اجرا، برنامه ریزی و سازماندهی وظایف برای دستیابی به اهداف تعیین شده توسط رهبران محدود می شود. با این حال، هر دوی این نقش ها در زمینه محیط های تجاری به یک اندازه مهم هستند و نیاز به تلاش های انجمنی دارند.
مدیران با استفاده از فعالیت های هماهنگ و فرآیندهای تاکتیکی به اهداف خود دست می یابند. آنها اهداف طولانی مدت را به بخش های کوچک تقسیم می کنند و منابع موجود را برای رسیدن به نتیجه مطلوب سازماندهی می کنند.
از سوی دیگر، رهبران بیشتر به چگونگی همسویی و تأثیرگذاری بر مردم اهمیت می دهند تا اینکه چگونه کار را به آنها واگذار کنند. آنها با کمک به افراد در تجسم عملکرد خود در یک زمینه گسترده تر و امکان رشد آتی که تلاش های آنها ممکن است ایجاد کند به این امر دست می یابند.
یک رهبر می پرسد چه چیزی و چرا، در حالی که یک مدیر بر روی سؤالات تمرکز می کند که چگونه و چه زمانی. برای اجرای عدالت در مورد وظایف خود به عنوان یک رهبر، ممکن است اقتدار برای تغییر تصمیماتی که ممکن است به نفع تیم نباشد را زیر سوال برده و به چالش بکشد. اگر بنگاهی مانعی برای خود داشته باشد، یک رهبر است که باید قدم برداشته و بپرسد، ما از این موضوع چه آموختیم؟ و چرا این اتفاق افتاده است؟
از سوی دیگر، مدیران ملزم به ارزیابی و تحلیل شکست ها نیستند. شرح شغل آنها بر پرسیدن چگونگی و زمان تأکید دارد که به آنها در اطمینان از اجرای صحیح برنامه ها کمک می کند. آنها ترجیح می دهند وضعیت موجود را بپذیرند و هیچ تلاشی برای تغییر آن نمی کنند.
مدیر نقشی است که اغلب به یک شغل خاص در ساختار سازمان اشاره دارد، در حالی که واژه رهبر تعریف مبهم تری دارد. رهبری در نتیجه اقدامات شما ظاهر می شود. اگر به گونه ای رفتار کنید که دیگران را تشویق کنید تا بهترین کار را انجام دهند، رهبر هستید. فرقی نمی کند عنوان یا موقعیت شما چیست. از سوی دیگر، مدیر یک عنوان شغلی است که با مجموعه ای ثابت از مسئولیت ها همراه است.
مدیر عضوی از یک سازمان است که مسئولیت انجام چهار وظیفه مهم مدیریت را دارد: برنامه ریزی، سازماندهی، رهبری و کنترل. اما آیا همه مدیران رهبر هستند؟
بیشتر مدیران نیز تمایل دارند رهبر باشند، اما تنها در صورتی که مسئولیت های رهبری مدیریت را نیز به اندازه کافی انجام دهند، که شامل ارتباطات، ایجاد انگیزه، ارائه الهام و راهنمایی و تشویق کارکنان به ارتقاء سطح بالاتری از بهره وری است.
متأسفانه همه مدیران رهبر نیستند. برخی از مدیران ویژگی های رهبری ضعیفی دارند و کارمندان از دستورات مدیران خود پیروی می کنند زیرا موظف به انجام آن هستند – نه لزوماً به این دلیل که تحت تأثیر رهبر هستند یا از رهبر الهام می گیرند.
وظایف مدیریتی معمولاً بخشی رسمی از شرح شغل هستند. زیردستان در نتیجه عنوان یا نام حرفه ای دنبال می شوند. تمرکز اصلی یک مدیر دستیابی به اهداف و مقاصد سازمانی است. آنها معمولا چیز دیگری را در نظر نمی گیرند. مدیران مسئول اعمال خود و همچنین اعمال زیردستان خود هستند. با این عنوان، اقتدار و امتیاز ارتقاء، استخدام، اخراج، انضباط یا پاداش کارکنان بر اساس عملکرد و رفتار آنها همراه است.
تفاوت اصلی بین مدیریت و رهبری این است که رهبران لزوماً یک موقعیت مدیریتی ندارند یا اشغال می کنند. به بیان ساده، لازم نیست یک رهبر یک شخصیت معتبر در سازمان باشد. یک رهبر می تواند هر کسی باشد.
بر خلاف مدیران، رهبران به دلیل شخصیت، رفتار و اعتقاداتشان دنبال میشوند. یک رهبر شخصاً روی کارها و پروژه ها سرمایه گذاری می کند و سطح بالایی از اشتیاق به کار را نشان می دهد. رهبران علاقه زیادی به موفقیت پیروان خود دارند و آنها را قادر میسازد تا به اهداف خود برسند - اینها لزوماً اهداف سازمانی نیستند.
همیشه قدرت ملموس یا رسمی که یک رهبر بر پیروانش داشته باشد وجود ندارد. قدرت موقت به یک رهبر اعطا می شود و می تواند مشروط به توانایی رهبر برای الهام بخشیدن و برانگیختن مداوم پیروان خود باشد.
زیردستان یک مدیر ملزم به اطاعت از دستورات هستند در حالی که پیروی از آن در مورد رهبری اختیاری است. رهبری بر روی الهام بخشیدن و اعتماد در میان کارکنان کار می کند. کسانی که مایل به پیروی از رهبر خود هستند، ممکن است در هر زمانی متوقف شوند. به طور کلی، رهبران افرادی هستند که وضعیت موجود را به چالش می کشندرهبری باهوش تغییر، رویایی، چابک، خلاق و سازگار است.
در زیر چهار ویژگی مهم یک مدیر آورده شده است:
رهبران افرادی دارند که آنها را باور می کنند و در مسیری که رهبر تعیین می کند در کنار آنها قدم می زنند.
3.الهام بخش
رهبران معمولاً الهامبخش هستند و به تیمشان کمک میکنند تا نقشهای خود را در یک زمینه بزرگتر درک کنند.
4.مهارت های ارتباطی
رهبران همیشه تیم خود را در مورد آنچه در حال رخ دادن است و در آینده، همراه با موانعی که بر سر راهشان قرار میگیرد، آگاه میکنند.
5.توانایی به چالش کشیدن
رهبران کسانی هستند که وضعیت موجود را به چالش می کشند. آنها سبک خود را در انجام کارها و حل مسئله دارند و معمولاً کسانی هستند که خارج از چارچوب فکر می کنند.توانایی به چالش کشیدن
مدیر و رهبر بودن در عین حال یک مفهوم قابل دوام است. اما به یاد داشته باشید، فقط به این دلیل که کسی یک رهبر خارق العاده است، لزوماً تضمین نمی کند که آن شخص یک مدیر استثنایی نیز باشد، و بالعکس. بنابراین، تفاوت های برجسته بین این دو نقش چیست؟
یکی از وظایف یک مدیر، کنترل یک گروه به منظور دستیابی به یک هدف خاص است. از سوی دیگر، رهبری توانایی یک فرد برای ایجاد انگیزه، تأثیرگذاری و توانمندسازی سایر کارکنان برای مشارکت در موفقیت یک سازمان است. الهام و نفوذ رهبران را از مدیران جدا می کند - نه کنترل و قدرت.افراد پیشرو در مقابل افراد مدیریت:
رهبری و مدیریت دو روش متضاد برای کارآمدتر کردن کارمندان با یکدیگر هستند. رهبری پیشگامی برای چشم انداز و ابتکارات جدید است، در حالی که مدیریت منابع را به طور مؤثر کنترل می کند تا آن دیدگاه ها را به قلمرو واقعیت برساند. با گذشت زمان، می توانید مهارت های رهبری خود را با توسعه هوش هیجانی و یادگیری نحوه تأثیرگذاری بر دیگران شکل دهید
رهبری و مدیریت از بسیاری جهات با یکدیگر متفاوت هستند، با این حال، تفاوت عمده بین آنها این است که مدیریت مجموعه ای از نهادها است که برای رسیدن به یک هدف تلاش می کنند. در حالی که رهبری از ایجاد انگیزه، تأثیرگذاری و توانمندسازی کارکنان مراقبت می کند. نفوذ و الهام، رهبران را از مدیران جدا می کند، نه قدرت و کنترل.
هم رهبران و هم مدیران برای اداره یک کسب و کار موفق مهم هستند. رهبری ارزش های کلی و اخلاقیات سازمان را تضمین می کند، در حالی که مدیران تیم ها را برای دستیابی به اهداف تشکیل می دهند.
رهبری بر انگیزه دادن به کارمندان، باور کردن آنها به دیدگاه شما و ایجاد فرهنگ کاری مناسب در شرکت تمرکز دارد. از سوی دیگر، مدیریت بر پیشرفت کار روزانه و مسائل مرتبط تاکید دارد.
هم مدیریت و هم رهبری طبیعتاً برای عملکرد روان یک سازمان بسیار مهم هستند. اما، رهبری از مدیریت جلوتر است - رهبری سازمانی متعادل در هسته. فرآیند شاگردی، چشم انداز و اشتیاق برای ایجاد یک تجارت موفق ضروری است.
2 تفاوت اصلی بین رهبری و مدیریت عبارتند از:
رهبری در درجه اول قرار می گیرد زیرا آنها سازمان را با چشم انداز خود هدایت می کنند.
منبع : akobdc.com