ویرگول
ورودثبت نام
ali.heccam
ali.heccamیه نویسندم که کلمات، تازه بهش سلام کردن instagram:@ali.heccam_ t.me/Alinssr_ ali.heccam@gmail.com
ali.heccam
ali.heccam
خواندن ۱ دقیقه·۲۰ روز پیش

برای تُ رَنج

خوشحالم از اینکه عضو انجمنی هستم به نام « تُ رَنج » که برای روشن نگاه‌داشتن چراغش، باید رنج° زیاد کشید: « چرا انقدر تعدادتون کم شده؟ انتظار می‌رفت بیشتر باشید! » زدن از کار و پول، در زمانه‌ای که پول، اولین اولویت هر آدمی است و درمقابل، دیدن آدم‌هایی که خودشان را عضو ترنج می‌دانند اما ترنج، دغدغه‌ی اولین‌شان نیست! آدم‌هایی که گمان می‌کردم می‌شود به عنوان آخرین سنگرهای انسانی، بهشان امیدوار بود ولی گمانم باید کمی در این دیدگاه، تجدید نظر کرد.

خوشحالم از « ترنجی بودنم! » من میوه‌ام را از درختِ ترنج می‌چینم و سایه‌ام را از شاخ و برگ او می‌خواهم و اکسیژنِ ریه‌هایم را نیز از او.

من می‌نویسم و واژه‌ها را کود می‌کنم، پای نهالِ ترنج، تا جان بگیرد، جان بگیرم. زنده بماند، زنده بمانم. رشد کند و من، از این روالِ رشد کردن، با لذت° رشد کنم.

خوشحالم که امروز هم توانستم وسیله‌ای برای مراقبت از ترنج باشم؛ ترنجی که دارم شاخه‌های تنومندش را می‌بینم که هرکدام، بازویی‌ست برای در آغوش کشیدن ذهنی که از هرچیزِ غیر از نوشتنی، خسته است.

پس مانند ترنج که بخشنده است، بخشیدن را تمرین می‌کنم. مانند او که سبز و نارنجی‌ست، سبز و نارنجی می‌شوم. مانند او در گوشه‌ای می‌نشینم و از اینکه در یک همچو مسیری، ریشه گرفته‌ام، خوشحالی می‌کنم و توقع، جنگ، نقد، تلافی، لوس‌بازی و زودرنجی و خودخواهی و... را روی یخ می‌نویسم و تقدیم به مردادی می‌کنم. نفسی عمیق می‌کشم و از این خوشبختیِ تازه‌کشف‌شده، می‌رقصم.

ترنجنویسندگیداستانادبیات
۱۲
۸
ali.heccam
ali.heccam
یه نویسندم که کلمات، تازه بهش سلام کردن instagram:@ali.heccam_ t.me/Alinssr_ ali.heccam@gmail.com
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید