امشب لابلای صحبتهای مشتریها فهمیدم که روز دختر است. این جمله، درکنار باقی چیزهایی که از سرشب تا همین الان که ساعت بیست و دو و بیست و پنج دقیقه است، در ذهنم چرخید و با احساساتم ترکیب شد و ترکیبی خاص را با واژگانِ دمدستِ سید علی نصرآبادی، ساخت که اینها بودند: « روز دختر را به خودم تبریک میگویم. »