ویرگول
ورودثبت نام
ali.heccam
ali.heccamیه نویسندم که کلمات، تازه بهش سلام کردن instagram:@ali.heccam_ t.me/Alinssr_ ali.heccam@gmail.com
ali.heccam
ali.heccam
خواندن ۱ دقیقه·۹ ماه پیش

مهارتِ امشبم

امشب این توانایی را داشتم که به اکیپِ رامین‌اینا، بگویم که: « ایرادی نداره، شب میام پیشتون ولی یه ساعت بیشتر نمی‌مونم چون صبح باید زود پاشَم... شما همه‌تون خوابید اون تایم! » بی هیچ رودرواسی و اتفاقا روی حرفم نیز ایستادم. البته که یک سری توضیحات اضافه نیز داشت که نیازی به نوشتن‌شانغ نیست. هنگامی که داشتم پاشنه‌ی کفش‌هایم را می‌کشیدم، احساسِ آدم‌حسابی بودن بهم دست داد؛ از آن‌هایی که خودشان، آدم‌های اطرافش‌شان را، زمان و مکان‌شان را انتخاب می‌کنند. طولِ مسافت آنجا تا خانه‌مان، به ده دقیقه نرسید که شد یک ترانه و نصفی اما سنگینیِ مثبت‌هایی که جذب کردم، به یک سفر تا ماسال می‌ارزید! شاید بیشتر از آن!
الان در اتاقم لم داده‌ام.

یادداشت روزانهنویسندگی خلاقادبیاتنویسندگی
۱۳
۴
ali.heccam
ali.heccam
یه نویسندم که کلمات، تازه بهش سلام کردن instagram:@ali.heccam_ t.me/Alinssr_ ali.heccam@gmail.com
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید