AAF
AAF
خواندن ۱ دقیقه·۳ روز پیش

مرگ،عدالت نهایی


این شعر بر گرفته از حس من نسبت به زمان الان منه و نسبتا دید منفی درش موج میزنه.


گاهی فکر می‌کنم مرگ تنها چیزیه که برای همه یکسانه، یه نقطه پایان که هیچ‌کس نمی‌تونه فرار کنه.

باید رفت و به یک عهد وفا کرد
این زندگی را با تمام بدی هایش رها کرد
مه باتنی من رفته پی گوشه نشینی در خفا
تو را نگا کن یار بد قرار
تو را نگا کن زندگی پر از فراز
تو را بنگر حال آدمی در
در از هر چه باز کنی می‌آید رنج
خلاص کنی رنج تمامی ندار
تو را آنی از آن دنیا بی خبر
که می‌داند چه داری خوشه بر سفر
سیاهی زندگی بر نگذر
دنیای پسا این و بعد را نگر
انتخاب مان گرد آورده چنین حال شهر
آنی ندان خود را بر زندگی بد قمر
خوب باش زندگی خوب کن
بدی سایه بر افروشته بر خود نکن.


شعرزندگیادبیاتمرگ
لذت را فدا میکنی ذلت؟ ذلت را رها میکنی لذت؟ گر تو بدت نبینی زندگی زندگی خوبی معنا نکنی
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید