علی نیک روش
علی نیک روش
خواندن ۴ دقیقه·۳ سال پیش

نگاهی دیگر به استفاده از تایم باکس در اجایل و اسکرام

اگه تو گوگل بزنیم تایم باکس، چند تا مقاله که اهمیت تایم باکس توش تعریف شده رو میتونیم ببینیم؛ مواردی که به نظر من اطلاعات بهتری بهمون میده یکیش عنوان "تایم باکسینگ، مدیریت زمان با نگاه روانشناسانه" هست و دیگری "تایم باکسینگ چگونه کارآیی شما را افزایش می دهد" که خوندن هر دو رو بهتون توصیه می کنم.

تو مقاله اول که کار آقای "ابوالقاسم حبیبی" هست اومده مواردی که تایم باکسینگ روش تاکید داره رو بیان کرده:

  • کارهای بزرگ رو آهسته پیش ببریم
  • سعی کنیم از شر وظایف آزار دهنده خلاص بشیم
  • جلوگیری از تنبلی
  • کمال گرایی در برابر تعلل
  • خط زدن کارهای انجام شده از لیست کارها مون


مقاله دوم که اثر خانم "پویش پور محمد" هست هم درباره اهمیت تایم باکسینگ صحبت کرده و اون رو به عنوان مفید ترین روش افزایش بهره وری معرفی کرده.

بنابراین، من از اهمیت و تعاریف میگذرم و اگر مجبور به این کار شدم کمی توضیح رو چاشنی کارم می کنم.

زمان دو وجه داره:
یه وجهش محدود کننده هست که در کنار انسان و تجهیزات به عنوان یکی از منابع پروژه در نظر گرفته میشه (از اون جایی که منابع نامتناهی نیستند، با نگاه دیگه به منابع میشه محدودیت ها هم گفت).
وجه دومش برانگیزاننده هست، اگه به عنوان یه هدف در نظر گرفته بشه و برای مثال قرار باشه در زمان مشخصی کاری انجام بشه (به خصوص اگه قرار داشته باشی و منتظر رسیدن کسی در تایم مشخصی باشی!).

کمی به عقب برگردیم و ببینیم از کجا تایم باکس وارد زندگی ما شده؟

ورود تایم باکس به زندگی!
ورود تایم باکس به زندگی!


اگه یکم دقت کنیم متوجه میشیم کل دوازده سال تحصیلی و بعدش هم دانشگاه ما تایم باکس داشتیم:

  • زنگ اول ریاضی (معمولا اولین زنگ روز شنبه اول هفته رو باید با ریاضی شروع می کردیم و خیلی ها از این موضوع خوشش شون نمیامد)
  • زنگ دوم فارسی
  • زنگ . . .

در حقیقت زنگ ها به عنوان محرک های خارجی بودن که به ما و معلم ها و اساتید یادآوری می کرد اون کلاس تموم شده و بعد از کمی استراحت باید سراغ کار جدید بریم (ممکن بود دو زنگ متوالی هم یه درس رو داشتیم)؛ یه لحظه فکر کنیم اگه تایم باکس های کلاس ها نبود چه اتفاقی میفتاد؟ اصلا میشد نظم و ترتیبی به کار ها داد؟ تا کی باید سر یه کلاس می نشستیم و اساسا آیا دنباله دار شدنشون بازدهی هم داشت؟

پس متوجه شدیم که ادبیات تایم باکس از خیلی وقت پیش وجود داشته و نباید اون رو به اجایل و اسکرام نسبت داد، اما نکته مهم اینه که به کار گیری تایم باکس در همه متد ها و چارچوب های پروژه از جمله مدیریت پروژه و همین طور اجایل و اسکرام و . . . توصیه شده.

آیا در اسکرام تایم باکس داریم؟

صد در صد!

اگه افتخار این رو دارم که مقاله های قبلی من رو هم مطالعه کردین، تو بخش های آخر مقاله "تیم خود سازماندهی شده از دید اسکرام" در باره این که تایم باکس چطور میتونه به خود سازمانده شدن تیم کمک کنه صحبت کردم، و همین طور در مقاله "تعریف کار انجام شده یا DoD در اسکرام" در باره تایم باکس های اصلی چارچوب اسکرام، که اینجا جدولش رو دوباره میزارم تا در دسترس مون باشه:

جدول تایم باکس های اجباری در اسکرام
جدول تایم باکس های اجباری در اسکرام

بد نیست به اون هایی که فکر می کنن تو اسکرام تایم و تخمین و این حرف ها مطرح نیست از همین جا سلامی هم عرض بکنیم . . .

در حقیقت شش تایم باکس تعریف شده در اسکرام وجود داره که رعایت اون ها باعث ایجاد تمرکز در کار و پرهیز از واگرایی مباحث و پرداختن به اصل مطلب که توسعه نرم افزار قابل استفاده هست، خواهد شد.

خیلی دوست داشتم ببینم که مستندات خود اجایل در خصوص تایم باکس چی میگه؟

"تایم باکس یک دوره زمانی است که قبلا توافق شده و طی آن شخص یا تیمی به طور پیوسته در جهت تکمیل هدف تلاش می کند. به جای این که اجازه دهید کار تا رسیدن به هدف ادامه پیدا کند و زمان مورد نیاز را ارزیابی کنید، رویکرد تایم باکس شامل متوقف کردن کار هنگام رسیدن به محدودیت زمانی و ارزیابی آنچه انجام شده است می باشد.

تایم باکس ها میتونن در اندازه های زمانی متفاوت به کار برده بشن [بسته به کار تعریف میشه]"

نکته مهمی که از مفاهیم اسکرام و همین طور از این تعریف میشه برداشت کرد اینه که برای انجام هر کاری با توجه به دانش، تجربه و مهارت های هر فرد یا تیم زمانی در نظر گرفته میشه (تخمین زده میشه== Estimation) و بعد از اتمام تایم در نظر گرفته شده باید کار رو متوقف کرد، مورد ارزیابی قرار داد و بعد اون در صورت نیاز برنامه ریزی مجدد برای اتمامش رو بر اساس Acceptance criteria و همین طور DoD انجام داد.

مشکل کجاست که ما نمیتونیم به درستی از تکنیک تایم باکس استفاده کنیم؟

باز یک مثال آشنا، برگردیم به زمان مدرسه:

معلم ها برای هر جلسه کلاس طرح درس داشتن و بر مبنای اون سعی می کردن مطالب رو ارایه کنن و به ما یاد بدن؛ بنابراین، باید برای هر تایم باکس یه خروجی مناسب (هدف) در نظر گرفت تا در پایان اون بتونیم از کار مون یه ارزیابی داشته باشیم و به اصطلاح امروزی ها ببینیم با خودمون "چند چندیم"، اگه از خودمون (برنامه) عقب بودیم با برنامه ریزی مجدد بریم سراغش و تمومش کنیم (Done) اگه جلو هم بودیم که خیلی عالی به خودمون یه آفرین بگیم و اگه دوست هم داشتیم استراحت کنیم تا برای کار بعدی (که تایم باکس خودش رو داره) آماده تر بشیم.

کلاس درس، نمونه ای از time-boxing
کلاس درس، نمونه ای از time-boxing


امیدوارم مطالب گفته شده براتون مفید بوده باشه و بی صبرانه منتظرم تا ایده و دیدگاه های ارزشمندتون رو در خصوص این مطالب تو کامنت ها بزارین تا من هم بتونم درک خودم از مسایل اسکرام رو بهبود بدم.


اسکراماجایلپروژهنرم افزار
Agile, Scrum, Kanban, OKR
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید