ویرگول
ورودثبت نام
علی رفیعی وردنجانی
علی رفیعی وردنجانینویسنده کتاب های: وقتی اوفیلیا می گرید، در جست و جوی سینما(مجموعه مقالات سینمایی)، احتکار احساسات، جغله و حسن یوسف
علی رفیعی وردنجانی
علی رفیعی وردنجانی
خواندن ۱ دقیقه·۲ ماه پیش

نقد فیلم لاک پشت

لاک پشت با نویسندگی و کارگردانی بهمن کامیار تلفیقی از حسِّ خوبِ دوست داشتن و حسِّ بدِ ساتع شده از آن است. در این تلفیق ما ترسِ از دست دادن را داریم. این ترسْ در جمیعِ جهات ویژگی‌های اُسطوره‌ای از خود می‌سازد. از ابوالهول که نیم تنه‌ی پایین‌اش یک شیر و نیم‌تنه‌ی بالایی‌اش یک زن بوده و در روبه‌رو شدن با پاسخِ اودپیوس تِب را می‌بازد تا زئوس که برای مبارزه‌ی با چُنین ترسی عاشق‌پیشگی را به آفرودیت تسلیم کرد. در اسطوره‌شناسیِ عرفانِ ایرانی هم از زرتشت تا تفسیرِ فارسیِ مولانا به این فکت اشاره شده. من معتقدم که سینما همواره باید روی پای خود ایستد و سینما نیازی به تعاریفِ روانشناسی برای داستان‌سُرایی ندارد امّا با این وجود حِسّ می‌کنم وقتی از یک درامِ روانشناسانه صحبت می‌شود ناخواسته باید نظریاتِ تجربی در این زمینه را اِعمال کرد. به عنوان مثال ما بازیِ حیرت‌انگیزی که از فرهاد اصلانی در نقشِ دکتر پیروز ارجمند می‌بینیم حاصلِ تنشِ عصبیِ منتشر شده از کُنِش‌هایی است که بیمارانی مانند گیتی، با بازیِ نازنین کریمی، از خود نشان داده‌اند. نازنین بیاتی در نقشِ کروئِلاییِ دخترِ ذهنیِ پیروز یک آنارشیسمِ مُنفعِلِ ضدِّ پدرسالانه دارد که مثلاً حتّی سیگار کشیدنش‌اش هم برای اصلانی تازگی خواهد داشت و...

متن کامل را در مجله سینمایی برداشت بلند بخوانید.

ویدئوی مرتبط را در کانال آپارات من ببینید.

ترسسینمانقد فیلملاک پشتنویسنده
۰
۰
علی رفیعی وردنجانی
علی رفیعی وردنجانی
نویسنده کتاب های: وقتی اوفیلیا می گرید، در جست و جوی سینما(مجموعه مقالات سینمایی)، احتکار احساسات، جغله و حسن یوسف
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید