درود با آرزوی تندرستی!
یه مدتی دور از میادین بودم و میدونم که دلتون برای نوشتهام به شدت تنگ شده! D:
تو نوشتهی قبلم که در مورد چرخه عمر محصول بود گفتم میخوام در رابطه با فرآیند تولید محصول و مراحلش بنویسم.
فرآیند توسعه محصول شامل ۷ مرحلست:
تصور کردن(Conceive): تو این بخش باید مشکلات کاربر رو در بیاریم و براشون راه حلی پیدا کنیم، برای پیدا کردن راه حل یه پیشنهاد خوب راه انداختن طوفانهای فکری هست.
برنامهریزی(Plan): توی این مرحله تحقیقات بازار رو روی ایدههایی که تو مرحله قبل بهشون رسیدیم انجام میدیم. مخصوصا در مورد اینکه تا چه حد این ایدهها میتونن درآمدزایی داشته باشن. میتونیم با مردم صحبت کنیم و ببینیم تا چه حد این مشکل رو دارن و ایده و راه حل ما چقدر میتونه براشون کارگشا باشه. همچنین یه رودمپ ترسیم میکنیم که چی میخوایم درست کنیم، چقدر طول میکشه و برای رسیدن به اون چیزی که میخوایم باید چه ویژگیهای رو داشته باشیم.
توسعه(Develop): حالا وارد جزییات ویژگیها میشیم. شروع میکنیم به ایجاد user storyها و صحبت با توسعهدهندهها در مورد تخمین زمان مورد نیاز برای توسعه. وقتی توسعه رو شروع کردیم، نیازمندیها و تصمیماتی که برای توسعه گرفتیم رو تغییر نمیدیم تا برسیم به یه محصولی که کامل نیست ولی میشه باهاش یه سری ارزیابیهارو انجام داد.
تکرار(iterate): تا اینجا یه محصول حداقلی اولیه (mvp) داریم و میتونیم با این محصول از کاربرانمون فیدبک بگیریم. همچنین میتونیم محصول رو براساس فرضیات اولیهای که برپایه اونها شکل گرفته تست کنیم. ما نمیتونیم صبر کنیم تا همچی به طور کامل تموم بشه بعد محصول رو به کاربر ارائه بدیم و باید هرچی سریعتر از کاربرامون بازخورد بگیریم. پس با کمک ترفندایی مثل نسخه آلفا و بتا محصول رو ارائه میدیم.
انتشار(Launch): توی این مرحله با کمک تیمهای مارکتینگ، روابط عمومی، حقوقی و فروشِ شرکت اقدام به انتشار محصول میکنیم، بدون شک مهمترین وظیفه ما در این مرحله رصد عکس العمل کاربران هست.
حالت پایدار(steady state): ماندن در وضعیت پایدار! در ابتدا باید بگم پایدار موندن با ثابت موندن فرق میکنه، ثبات یجورایی حس درجا زدن داره اما پایدار موندن اینطوری نیست و پایداری کاملا همسو با خلاقیت و رشدِ. برای پایدار موندن باید با توجه به دادهها و اطلاعاتی که از آنالیز رفتار کاربر بدست میاریم محصولمون رو اصلاح کنیم و مرتب این کار رو تکرار کنیم، ینی یه چرخهی << تولید - آنالیز - ایده >> راه بندازیم.
پشتیبانی یا اتمام(maintain or kill): در این فاز براساس تحلیلهای فاز قبل تصمیم میگیریم از محصولمون پشتیبانی کنیم یا اون رو بکشیم! برای گرفتن این تصمیم باید به چند نکته توجه کرد از جمله اینکه نسبت به رقبا چقدر مزیت رقابتی داریم، محصولمون تا چه اندازه برای کاربرا خواستنی هست و چقدر حاضرن براش پول بدن و مهمتر از همه پشتیبانی از محصول چقدر هزینه برامون داره. اگر تصمیم به اتمام گرفتیم بهتره به شکل درست و حرفهای تمومش کنیم، با یه پیام مناسب به کاربرامون و اینکه از قبل بهشون اطلاع بدیم و همچنین بهشون فرصت بدیم و حتی بهشون کمک کنیم تا بتونن جای خالی محصول مارو پر کنن.
بدون شک هر روز تو محیط کار با این اصطلاحات سر و کار نداریم و ازشون استفاده نمیکنیم، اما به عنوان یک مدیرمحصول باید بدونیم در توسعه هر محصولی این ۷تا فاز وجود دارن پس باید باهاشون آشنا باشیم.
خب نسبت به نوشتههای قبلم پرحرفی کردم، اما سعی کردم خیلی خلاصه بگم ولی همه چیرو هم بگم!
فکر میکنم تو نوشته بعد خیلی کوتاه در مورد توسعه محصول با فلسفه لین بگم اما خیلی مطمئن نیستم :)
با نظراتتون کمک کنین به بهتر فهمیدن این موضوعات و همچنین بهتر شدن نوشتههای من.
پیروز و تندرست باشین