alizz9473
alizz9473
خواندن ۳ دقیقه·۱۵ روز پیش

به من دروغ بگو، لطفا...

استفن هاوکینگ گفته است: «مردم ترجیح می دهند دروغی را بپذیرند که باورهای قلبی شان را تایید کند تا واقعیتی که امنیت ذهنی را از آن ها بگیرد». بله آقای هاوکینگ. کاملا درست گفته اید. من این حرف شما را ده یا دوازده سال پیش دیدم. روزی که در کلینیک تنفس دکتر سرشناس بعد از بررسی دقیق عکس ها و آزمایش ها و نمونه برداری ها نفس عمیقی کشید و گفت سرطان حاد ریه، شش ماه، خیلی فرصت نمانده و ... من این حرف ها را بریده بریده می شنیدم و با تمام توان مهران دوستم را گرفته بودم تا به سمت دکتر حمله ور نشود. مهران دوست داشت دروغی را بپذیرد تا آرام شود. دوست داشت این دکتر هم مثل بقیه یک آزمایش جدید بنویسد. دوست داشت این دکتر هم ارجاع بدهد به یک بیمارستان لاکچری دیگر که خدا هیچ وقت نصیب گرگ بیان هم نکند. ولی این دکتر بعد از بررسی انبوهی از مدارک و اسناد پزشکی گفته بود فرصت کم است و باید پدر مهران شیمی درمانی را شروع کند. باید تلاش کرد، چرا که ممکن است جواب دهد. بعد از آرام شدن مهران دکتر که روپوشش را مرتب می کرد و به منشی می گفت آرام باشد؛ گفت رفتن به آلمان هم می تواند موثر باشد. ولی درمان قطعی نیست.

شش ماهی که دکتر گفت به واقعت هم نزدیک بود. کمی زودتر از شش ماه...

راستی آقای هاوکینگ روز دیگری من هم دوست داشتم دروغ بشنوم. دوست داشتم آن روز بارانی که در کافه لمیز دور میدان ونک نشسته بودم و به چشم های او خیره شده بودم؛ او هم دروغ می گفت. دوست داشتم او هم لبخندی می زد و خیره نگاهم می کرد و می گفت: «منم هستم». ولی راستش نشد. او خیره نگاهم کرد و گفت که نمی شود. گفت وصله تن هم نیستیم. صلابت گفتارش اگرچه خنجری بود بر تن و روح خسته ام؛ ولی راستش بعدها ممنونش شدم که همان موقع واقعیتی را گفت و رهایم کرد.

آقای هاوکینگ ما در لحظه دروغ هایی را می پذیریم که باورهای قلبی مان را تایید کنند. ما در دروغ غوطه وریم تا باروهای قلبی خود و دیگری را تایید کنیم. ما در لحظه ی تولد عزیزترین کسانمان برایشان آرزوی 120 سال عمر می کنیم، در حالی که می دانیم تا حالا در اطرافیانمان آدم 120 ساله نداشته ایم. ما هر ساله در ابتدای سال نو، برای هم آرزوی سال خوبی داریم؛ در حالی که می دانیم و تجربه گذشته نشان داده است هر سال بدتر از پارسال خواهد بود.

ما هر روز بعد از سلام، چطوری به عمده ای از افراد می گوییم «خوبم، ممنون» در حالی که می دانیم کلافه ایم. حتی به خاطر یک ترافیک. آقای هافکینگ تو درست می گویی ولی این انسان ساخته شده است برای تایید باورهای قلبی اش حتی با دروغ.

من یا دیگری علیرغم اینکه می دانیم ممکن است فردایی نباشد تا عزیزترین افراد خانواده و نزدیکانمان را ببینیم، دیدارشان را به تاخیر می اندازیم با این فرض که فرصت هست، ولی این واقعیت که ممکن است لحظه ای دیگر کسی از میان ما برود را قبول نمی کنیم. آقای هاوکینگ تو درست می گویی. پس لطفا تا می توانید به هم دروغ بگویید تا مدت دوام آوردنمان بیشتر شود....



دروغدلنوشتهدلنوشته کوتاهداستانک
انسان ازآن چیزی که بسیار دوست میدارد، خود را جدا می سازد.در اوج تمنا نمیخواهد. دوست می دارد اما در عین حال میخواهد که متنفر باشد.امیدوار است،اما امیدوار است امیدوار نباشد.همواره به یاد می آورد اما
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید