ویرگول
ورودثبت نام
امیرحسین روشن ضمیر
امیرحسین روشن ضمیرمخترع،کارآفرین،پژوهشگر نوآوری و تحول دیجیتال، بنیانگذار استارتاپ چمروش، استاد مدعو دانشگاه صنعتی امیرکبیر، دانش آموخته دکترای مدیریت دانشگاه برادفورد انگلستان
امیرحسین روشن ضمیر
امیرحسین روشن ضمیر
خواندن ۴ دقیقه·۲ ماه پیش

مسائل فنی و تطبیقی در رهبری: چارچوب رونالد هیفیتز از دانشگاه هاروارد

در دنیای پرشتاب و متغیر امروز، اتکا به شیوه‌های سنتی برای حل مسائل، دیگر پاسخگوی پیچیدگی‌های محیط نیست. رهبران و مدیران در سازمان‌ها با طیفی متنوع از چالش‌ها مواجه‌اند؛ از مشکلات فنی و ساختاری گرفته تا ضرورت تغییرات فرهنگی و رفتاری. نکته اساسی این است که تمام مشکلات ماهیت یکسانی ندارند و نمی‌توان آن‌ها را با رویکردی واحد مدیریت کرد.

مسائل فنی و تطبیقی در رهبری
مسائل فنی و تطبیقی در رهبری

رونالد هیفیتز و همکارانش در دانشگاه هاروارد چارچوبی بنیادین ارائه کرده‌اند که میان دو نوع مسئله تمایز قائل می‌شود:

  • مسائل فنی (Technical Challenges): مشکلاتی که راه‌حل آن‌ها مشخص، تخصص‌محور و معمولاً در اختیار متخصصان است. این دسته از مسائل، غالباً با دانش موجود و اقدام‌های کوتاه‌مدت قابل رفع‌اند.

  • مسائل تطبیقی (Adaptive Challenges): چالش‌هایی که ریشه در ارزش‌ها، باورها و الگوهای رفتاری افراد دارند و حل آن‌ها مستلزم یادگیری جمعی، تغییر نگرش‌ها و تحول در سطح فردی و سازمانی است.

شناخت تمایز میان این دو نوع مسئله، نقطه آغاز رهبری اثربخش در قرن بیست‌ویکم به شمار می‌آید. رهبرانی که صرفاً بر ابزارهای فنی تکیه می‌کنند، در مواجهه با مسائل تطبیقی ناکام خواهند ماند؛ در حالی‌که درک صحیح این چارچوب، به آن‌ها امکان می‌دهد تا منابع سازمانی را به‌درستی تخصیص داده و زمینه‌ساز تغییرات پایدار شوند.

۱. مسائل فنی (Technical Issues)

تعریف: چالش‌هایی که ماهیت مکانیکی یا تخصصی دارند و راه‌حل آن‌ها در حوزه‌ی دانش و تخصص موجود است.

مشکل و راه‌حل: هر دو مشخص و واضح هستند.

پاسخ‌دهنده: پاسخ و راه‌حل توسط متخصصان یا مقامات شناخته می‌شود.

اقدام مورد نیاز: به‌کارگیری ابزارها، رویه‌ها یا دانش درست.

تغییر مورد نیاز: تغییر سطحی؛ نیازی به تغییر عمیق در ارزش‌ها و باورهای افراد نیست.

نمونه‌ها:

  • تعمیر: رفع مشکل یک موتور یا دستگاه کامپیوتری خراب.

  • درمان: درمان یک عفونت باکتریایی مشخص توسط پزشک با آنتی‌بیوتیک.

  • مالی: تنظیم کردن یک حساب مالی ساده یا اجرای یک استاندارد جدید حسابداری.


۲. مسائل تطبیقی (Adaptive Issues)

تعریف: چالش‌هایی که ماهیت آن‌ها عمیقاً به باورها، ارزش‌ها، عادات و ساختارهای اجتماعی گره خورده است و صرفاً با تخصص قابل حل نیستند.

مشکل و راه‌حل: پیچیده، مبهم و چندلایه هستند.

پاسخ‌دهنده: هیچ متخصصی پاسخ قطعی ندارد؛ همه افراد درگیر باید بخشی از راه‌حل باشند.

اقدام مورد نیاز: یادگیری، تغییر نگرش، و تغییر رفتار توسط افرادی که با مسئله روبرو هستند.

تغییر مورد نیاز: تغییر عمیق در ارزش‌ها، طرز فکر، سبک زندگی و ساختارهای سازمانی/اجتماعی.

نمونه‌ها:

  • تغییرات اقلیمی: حل این مسئله نیازمند تغییرات اساسی در سبک زندگی، مصرف انرژی و سیاست‌های جهانی است.

  • توسعه فردی: ارتقاء یک فرد از یک کارشناس خوب به یک رهبر موفق (نیازمند تغییر در مهارت‌های نرم و نگاه به نقش).

  • ایجاد فرهنگ نوآوری: این مسئله صرفاً با نصب یک نرم‌افزار جدید حل نمی‌شود، بلکه نیازمند تغییر در تحمل ریسک و ساختارهای سازمانی است.


نکته کلیدی برای رهبری

اشتباه رایج در رهبری این است که یک مسئله تطبیقی را با راه‌حل‌های فنی مدیریت کنیم.
اگر اعتیاد را یک مسئله فنی بدانیم، پاسخ معمول شامل: دستگیری و زندانی‌کردن افراد، هزینه‌کردن بودجه کلان برای پلیس و مجازات، و ارائه‌ی راه‌حل‌های سریع و سطحی است.  اما اعتیاد یک مسئله تطبیقی است، چون به باورها، تجربیات و شرایط اجتماعی افراد مربوط می‌شود و  نیازمند تغییر نگاه جامعه است (از جرم به بیماری) و به تغییرات نهادی و فرهنگی نیاز دارد (سرمایه‌گذاری در پیشگیری و درمان به جای مجازات). راه‌حل‌های تطبیقی برای اعتیاد می‌تواند شامل سرمایه‌گذاری در آموزش، پیشگیری و مراکز درمانی. ایجاد فرصت‌های شغلی و برنامه‌های بازپروری و ترویج نگاه انسانی و حمایتی به افراد مبتلا به اعتیاد است.

وقتی سازمانی با مشکل بهره‌وری پایین کارکنان روبرو می‌شود، خطای رایج رهبران این است که آن را یک مسئله فنی تصور می‌کنند و راه‌حل را در خرید نرم‌افزار یا ارتقاء ابزارها می‌بینند. این نگاه فنی ساده‌انگارانه فرض می‌کند که کارکنان مانند ماشین‌اند و با تغییر یک ابزار، عملکردشان بهبود می‌یابد. در حالی که واقعیت چیز دیگری است: بهره‌وری پایین اغلب ریشه‌ای تطبیقی دارد.

عوامل اصلی نه در کمبود نرم‌افزار، بلکه در لایه‌های رفتاری و فرهنگی پنهان‌اند: کاهش انگیزه و تعهد به دلیل دستمزد یا محیط کاری نامناسب، ترس از شکست در فرهنگی که اشتباه را مجازات می‌کند، یا نبود شفافیت در اولویت‌ها. در سطح سازمانی نیز سبک مدیریتی کنترل‌گر (Micromanagement)، فرآیندهای ناکارآمد و ارزش‌گذاری بر "حضور" به جای "نتیجه"، مانع بهره‌وری می‌شوند.

بطور خلاصه می‌توان گفت
مسائل فنی معمولاً واضح، قابل‌تعریف و حل‌شدنی با ابزارها و دانش موجود هستند. کافی است مدیری باتجربه یا یک متخصص وارد عمل شود و با استفاده از راه‌حل‌های شناخته‌شده (مانند خرید نرم‌افزار، اصلاح یک فرآیند یا تعمیر یک سیستم) مشکل برطرف می‌شود. به همین دلیل، مدیریت و تخصص برای حل این نوع مسائل کافی است.

در مقابل، مسائل تطبیقی پیچیده، مبهم و چندلایه هستند و ریشه در ارزش‌ها، باورها، رفتارها و فرهنگ افراد یا سازمان دارند. در اینجا، هیچ راه‌حل آماده‌ای وجود ندارد و حتی متخصصان هم پاسخ قطعی ندارند. حل این نوع مسائل نیازمند رهبری تطبیقی است؛ یعنی رهبر باید افراد را در مسیر یادگیری، تغییر نگرش‌ها و تغییر رفتارها همراه کند. به بیان دیگر، در مسائل تطبیقی، رهبر وظیفه دارد فضا و انگیزه تغییر را ایجاد کند، نه اینکه صرفاً یک دستورالعمل فنی ارائه دهد.

مدیریترهبری
۱
۰
امیرحسین روشن ضمیر
امیرحسین روشن ضمیر
مخترع،کارآفرین،پژوهشگر نوآوری و تحول دیجیتال، بنیانگذار استارتاپ چمروش، استاد مدعو دانشگاه صنعتی امیرکبیر، دانش آموخته دکترای مدیریت دانشگاه برادفورد انگلستان
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید