آرش رجب کردی·۸ روز پیشجذابیتگاهی فکر میکنم جذابیت از همان لحظهی اول، چیزی نیست که بتوان دقیق توضیحش داد؛ بیشتر شبیه یک حس ناگهانیست، مثل وقتی بادی آرام از کنار آدم…
آرش رجب کردی·۱۶ روز پیشبزرگترین مشکل یک رابطهدر یک رابطه، «بزرگترین مشکل» هیچوقت فقط یک اتفاق نیست؛ بیشتر شبیه یک لحظهی آرام و بیصداست که ناگهان میفهمی چیزهایی که روزی بینتان جری…
آرش رجب کردی·۱ ماه پیشآیا در میان گذاشتن مشکلات خانوادگی با پارنتر خود کار درستیه؟گاهی آدم دلش یک جای امن میخواهد؛ جایی که نه لازم باشد زورکی لبخند بزند، نه مجبور باشد جملهها را از ترس سوءتفاهم نصف کند. جایی که بتواند س…
آرش رجب کردی·۱ ماه پیشخیانتخیانت همیشه با یک دروغ بزرگ شروع نمیشود؛ گاهی با یک «حواسپرتی کوچک» آغاز میشود. آنجا که جملهها کوتاهتر میشوند، نگاهها کمرنگتر و دل…
آرش رجب کردی·۱ ماه پیشجدا شدن از پارنتر سخت تره یا دوست صمیمی؟جدا شدن از یک آدم، همیشه فقط بریدن یک رابطه نیست؛ بریدن تکهای از خود ماست. اما درد جدایی، شکلهای مختلفی دارد. گاهی شبیه سوختگی آرامی است…
آرش رجب کردی·۱ ماه پیشچرا آدمها ناگهان رهایمان میکنند؟گاهی در زندگی آدمهایی پیدا میشوند که بیصدا، مثل نسیمی خنک در یک عصر داغ تابستان، وارد دنیایت میشوند. آرام، مهربان و با رفتاری که شبیه ی…
آرش رجب کردی·۲ ماه پیشدلتنگیدلتنگی یه وقتهایی فقط غصهی نبودن نیست، یه جور حضور خاموشه. یه چیزی که باهات راه میره، مینشینه کنارت، بیصدا ولی پررنگ. هر روز صبح که بی…
آرش رجب کردی·۲ ماه پیشدندهی آخرپیکان آبی در سکوت حیاط خوابیده بود. بدنهاش پر از خطهای باریک و زنگارهایی بود که مثل نقشهی یک عمر سفر روی فلزش نشسته بودند. هر تابستان، آ…
آرش رجب کردی·۲ ماه پیشدر آغوش سکوتباد سردی از لای پنجرهی نیمهباز میآمد و پرده را با نوسانی خسته تکان میداد. اتاق پر بود از بوی تهسیگار، کاغذ مچالهشده و سکوتی که انگار…