atalanta·۲ سال پیش26 آذرمشخصاً حرفای زیادی درام برای زدن توی این مدتاما چیزی که واقعاً ذهنمو مشغول کرده، پفته بودم که عاشق نوشتنم، رفتم دنبال یه شغلی که هم بنویسم…
atalanta·۲ سال پیش12 شهریورخب تابستون خود را چگونه گذراندید؟ مخ زدن به تعداد بالا و دیت های بالا رفتن صرفا از روی حوصله سر رفتن و پیدا کردن امیرعلی بین همه مشکلاتی که…
atalanta·۲ سال پیش18 مردادخب فکر میکنم دیگه یکم بهتره از روابط جدیدم بنویسمراستش این داستان افسردگیم و اینکه از شغلم زده شدم هنوز ادامه داره گواهیناممو هنوز نگرفتم و…
atalanta·۲ سال پیش19 تیرخب بلخره تونستم خودمو راضی کنم بیام اینجا یه چیزی بنویسمدوستان من نمیتونم ناراحتی رو حس کنم حس میکنم قرصام بیش از اندازه اذیت کننده شدن و د…
atalanta·۲ سال پیش20 خردادخب شما بهاری رو نمیشناسیدیه پیرمرد از خدا بی خبر بود که خوب میدونست و میفهمید نیازت چیه - نیاز به محبت داری؟ به توجه داری؟ به اهمیت داده شد…
atalanta·۲ سال پیش19 خردادخب من ده روز دیگه امتحانام شروع میشه و همچنان فیزیک بلد نیستم خداوندابهرحال دارم درس میخونم و این خبر خوبیه و توی همشون به ی حد قابل قبولی…
atalanta·۲ سال پیش12 خردادخب خب خب- بعد از یه هفته فوق العاده استرس زاد که چهارتا امتحان داشتم و موهام همه ریخت بلخره به آرامش رسیدمالان حس میکنم بعد این سختی ها آدم…
atalanta·۲ سال پیش8 خردادخب سرم با درس خیلی شلوغه و حقیقت زیاد وقت نمیکنم بیام اینجا ولی بهرحالمن به دلارام زنگ زدمغصه ی 2 ساله پایان یافت و من فقط با 5دقیقه صحبت ب…
atalanta·۲ سال پیش4 خرداددچار بی وزنی مطلق شدمنمیدونمفعلا سه تا مورد عمده هست که مخمو مشغول کردهاز پس درس و رانندگی و شغل و زبان بر بیامبا نبود دلارام کنار بیامبا ن…
atalanta·۳ سال پیش1 خردادخب قبل از اینکه برم درسو شروع کنم اینجا بنویسم که چقدر دارم جر میخورم و فقط خدا میدونه چقد داره دهنم صاف میشه هم کار میکنم و هم درس میخونم…