آرامش درونی به عنوان یک حالت هیجانی مثبت با برانگیختگی کم و همراه با احساس تعادل یا ثبات تعریف می شود.
عادات خوب برای رسیدن به آرامش درونی شامل باغبانی، مدیتیشن، تمرین شکرگزاری و یوگا است.
یافتن آرامش درونی ممکن است دشوارتر از یافتن شادی باشد، اما مزایای آن میتواند بیشتر باشد.
کلینیک روانشناسی و مددکاری آوان – به طور کلی، آرامش درونی به عنوان یک حالت هیجانی مثبت با برانگیختگی کم و همراه با احساس تعادل یا ثبات تعریف می شود. حالتهای مثبت با برانگیختگی پایین، آن دسته از احساسات شاد و آرامی هستند که افراطی یا پر هیجان نیستند. چنین احساساتی بر خلاف احساساتی مانند شور و شعف، خلسه یا سرخوشی، آرامش بخش و رضایت بخش هستند. احساسات مثبت همراه برانگیختگی کم از درون می آیند و ممکن است نسبت به احساسات مثبت با برانگیختگی بالا معتبرتر، پایدارتر و بادوام تر باشند.
آرامش درونی به معنای تعادل، آرامش، همدلی، هماهنگی و ثبات است. لذت ها بدون هیجان بیش از حد تجربه می شوند و از لذت ها لذت می بریم و این در حالی است که دردها بدون ناامیدی تجربه می شوند. این یکنواختی خلق و خوی ممکن است از خطرات ناشی از احساسات بیش از حد مثبت یا بیش از حد منفی محافظت کند.
احساسات مثبت بیش از حد ممکن است فرد را در معرض خطر ایجاد اجبار ناسالم برای مصرف، کسب یا تلاش قرار دهد که به نوبه خود ممکن است منجر به اعتیاد، مادی گرایی یا بی رحمی شود. از سوی دیگر، احساسات منفی بیش از حد ممکن است منجر به پرخاشگری، حالت تدافعی یا عدم صداقت شود. از هر دوی این افراط ها باید اجتناب کرد و آرامش درونی به معنای وجود در حالت تعادل و ثبات است. (پیشنهاد میشود مطلب خطر تظاهر مداوم به مثبت اندیشی را مطالعه کنید.)
در سال 2013، محققانی از تایوان و ایالات متحده مؤلفه های احساسی آرامش درونی را بررسی کردند و دریافتند که کلمات زیر به بهترین وجه تجربه آرامش درونی را برای 378 نفری که در مطالعه آنها شرکت کردند، توصیف می کند:
صلح آمیز
آرام
آسوده
راحت
هماهنگ
متعادل
تثبیت
قانع
پایدار
راضی
آرام
مطمئن
در مطالعه اخیر، محققان مصاحبه های عمیقی با 900 نفر انجام دادند تا جنبه ها و ویژگی هایی را که زمینه ساز آرامش درونی هستند، کشف کنند. این موارد شامل موارد زیر است:
روابط و اعتماد: داشتن حمایت اجتماعی، روابط ایمن و روابط نزدیک میتواند به شما کمک کند آرامش درونی را پیدا کنید.
فضایل فردی: افرادی که آرامش درونی بیشتری دارند ویژگی هایی مانند شفقت، همدلی، مسئولیت پذیری، انعطاف پذیری، خودکنترلی و خوش بینی را دارا میباشند. (پیشنهاد میشود مطلب دستورالعمل رواقی برای توسعه فضایل را مطالعه کنید.)
فضایل اجتماعی: بردباری، بخشش، پذیرش و کمک به دیگران، آرامش درونی را تشویق میکند.
پذیرش: اینکه چگونه خود را نسبت به افراد دیگر مقایسه میکنید، نشان دادن قدردانی، همدلی، دوری از مادی گرایی، اعتقاد و رضایت می تواند به شما کمک کند تا به آرامش درونی برسید.
معنویت: معنویت، مذهب یا ایمان آرامش درونی را فراهم میکند.
خوش بینی: باور و عمل به گونه ای که انتظار نتایج مثبت را داشته باشید، میتواند آرامش درونی را برایتان فراهم کند.
سلامت جسمانی: داشتن سلامت جسمانی به افراد اجازه دهد تا شادی با برانگیختگی پایینی داشته باشند.
وضعیت مالی پایدار: عدم نگرانی در مورد دسترسی به اصول اولیه مورد نیاز برای حفظ زندگی ممکن است به افراد اجازه دهد علیرغم نوسانات تجربه روزانه راضی بمانند.
فعالیت بدنی: ورزش به روشی که متناسب با استعداد، مهارت و سطح توانایی شما باشد، میتواند آرامش درونی شما را تقویت کند.
عادت هایی برای آرامش درونی
با توجه به یافته های مطالعه فوق، ممکن است بتوانید با ایجاد تغییراتی در زندگی خود به آرامش درونی برسید.
باغبانی: افرادی که از باغ مراقبت می کنند آرامش درونی بیشتری نسبت به کسانی که این کار را انجام نمی دهند دارند و افرادی که بیشتر باغبانی می کنند ممکن است سطوح بالاتری از آرامش درونی را داشته باشند. کار فیزیکی باغبانی میتواند برخی از اثرات مفید ورزش را ارائه دهد. باغبانی همچنین شامل ارتباط با طبیعت است. علاوه بر این، باغبانی فعالیتی آرام و آهسته است که اغلب متفکرانه، آرام و حتی همراه با مراقبه است. باغبانی میتواند باعث رشد صبر شود زیرا رشد میوه، گل یا شاخ و برگ در دوره های طولانی انجام می شود. در نهایت، باغبانی ممکن است به شما بیاموزد که رها شوید. پس از کاشت بذر، رشد قسمت اعظم گیاهان باغ از دست شما خارج می شود. باغ شما ممکن است با یک شب یخبندان غیرمنتظره روبرو شود. اگرچه یک باغبان ممکن است به برداشت خوبی امیدوار باشد، اما ممکن است به زودی متوجه شود که چقدر خارج از کنترل او است. باغبان ممکن است متوجه شود که باید انتظارات را کنار بگذارد. این طرز فکر میتواند خارج از باغبانی گسترش یابد و توسعه آرامش درونی گسترده تر را تشویق کند.
مراقبه: مدیتیشن ممکن است راهی برای نزدیک شدن به حس آرامش و ثباتی باشد که آرامش درونی را تعریف می کند. مدیتیشن، با تمرکز بر مشاهده عینی و پذیرش غیر واکنشی همه تجربیات، ذهنیت ها و حالاتی را پرورش میدهد که به آرامش درونی کمک می کند.
تمرین شکرگزاری: افرادی که قدردانی یا شکرگزاری را تمرین می کنند، اثرات مثبت بیشتری از جمله آرامش ذهنی را تجربه می کنند. ممکن است بتوانید قدردانی و آرامش خود را با تمرین ارادی شکرگزاری، به عنوان مثال، با نوشتن در دفتر یادداشت روزانه افزایش دهید. (پیشنهاد میشود مطلب پرورش عادت شکرگزاری و قدردانی برای افزایش بهزیستی را مطالعه کنید.)
یوگا: تمرین منظم یوگا ممکن است احساس آرامش درونی را افزایش دهد. یوگا با تشویق به آگاهی و پذیرش احساسات و حرکات بدن، ذهن آگاهی را تشویق میکند. یوگا همچنین تمرکز بر زمان حال را تشویق می کند، که میتواند گفتگوهای ذهنی را ساکت کند و توسعه آرامش درونی را تشویق کند.
در پایان:
آرامش درونی رضایت و تعادلی است که با تغییر شرایط بیرونی تغییر نمی کند. اگرچه یافتن آرامش درونی ممکن است کاری دشوارتر از یافتن شادی باشد، اما فواید آن ممکن است بسیار بیشتر باشد. خوشبختی معمولا زودگذر است (تعطیلات به پایان می رسند، ماشین جدید شما خراب می شود، شغل تازه شما روتین می شود). آرامش درونی که از درون می آید، با تغییر شرایط تغییر نمی کند. با این حال، آرامش درونی، بر خلاف شادی، نیاز به پرورش و توسعه از طریق زندگی آگاهانه دارد. با انتخاب ارادی برای ایجاد آرامش درونی، میتوان احساس آرامش، تعادل و ثبات همیشگی را کشف کرد.