رقص موردعلاقه ماهیها باله است.
بدن گربهها سرشار از میوگلوبین است.
هفتخطترین حیوان جنگل گور خر بود.
آنقدر ناخوشم که انگار دماغم آنورکسیا گرفته است.
از هر دست بدهی، از همان رو دست میخوری.
نمیدانم چرا هر وقت پارتی داشتم به جای راه انداختن کارهایم، مرا به بازداشتگاه میبردند.
قلب چینیها زود میشکند.
چون عادت داشت یک پهلو بخوابد، حرفهای دو پهلو را نمیفهمید.
خستگیام در کفشهایم جا نمیشد؛ یک شماره بزرگتر خریدم.
حیوانات برای خریدن قبر به گور خر مراجعه میکنند.
آدمهای دورو با یک رو روبوسی میکنند و با روی دیگر رو دست میزنند.
هلال احمر شب چهاردهم ماه کامل میشود.
ملوان عاشق ایهام بود، ناخدا نمیفهمید کشتی باید به کدام طرف پهلو بگیرد.
آدمی که یکی به میخ میزند و یکی به نعل، آخر سر برایت خر داغ میکند.
آیناز تابش