عذرا جوانمردی
عذرا جوانمردی
خواندن ۱ دقیقه·۶ سال پیش

شعری از اولاد احمد، شاعر تونسی

اولاد احمد
اولاد احمد


عندما لا تجيئين

أزعم أنك جئت ولم تجديني!

أقول:

غداً

سأذوب بقهوتها

وأعوج على فمها

وأقول لها: سامحيني

وأبحث في النّحو عن سببٍ لأبّرر أمرين

مختلفين كأن:

لا تجيئي

وأحسب أنّك جئت ولم تجديني!


وقتی نمی‌آیی

خیال می‌کنم آمده‌ای و پیدایم نکرده‌ای.

فکر می‌کنم:

فردا در قهوه‌اش حل می‌شوم

سمت دهانش می‌روم و می‌گویم: ببخشید!

پیِ یک راه حلِ زبانی‌ام

توجیه کنم دو مساله‌ی متفاوت را؛

مثل‌ «نمی‌آیی»

و «آمده‌ای و پیدایم نکرده‌ای.»


#أولاد_أحمد

ترجمه: عذرا جوانمردی

شعرادبیات عربعربیتونسترجمه
تدریس زبان عربی (قواعد زبان) در همه‌ی سطوح همراه با آموزش و تقویت مهارت خواندن متن
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید