هر روز چشمم تو چشمش میفتاد ٬ وقتی لنگ بود بهش حال داده بودم !
هیچ موقع نزاشتم لنگ بمونه ! به قول معروف هواشو داشتم !
هرموقع داشت به مو میرسید که پاره بشه ٬ به دادش میرسیدم !
حالا من داشتم به خاک می رفتم و تو آینه به چشام زل زده بود و بِرّ و بِرّ منو نگاه می کرد !