bameshki·۳ سال پیشسین هشتمهمه چیز خیلی ساده اتفاق افتاد. در عین عظمتش ساده و ناگهانی. مرد لبخند زد و بهار آمد. بهار آمد از فراسوی یک کویر تفتیده. آرام و دلپذیر. انگا…
bameshki·۵ سال پیشکرونا و معنای زندگیشاید از جنگ جهانی دوم تا امروز، انسانها این چنین توامان غرق غم و ترس نبودند و عجیب این که شاید هیچ وقت هم درطول تاریخ تا به امروز، به این…
bameshki·۵ سال پیشپنجره ها را باز کن؛ بهار در آغوشت می کشد...بهار رسالت خودش را می داند؛از لابلای حصارها، از میان درزهای کوچک پنجره های بسته در اعماق جانت نفوذ می کند، گرما می بخشد و زنده میکند؛ حت…