بهزاد چوگل
بهزاد چوگل
خواندن ۱ دقیقه·۲ سال پیش

عباس مهندس بود!


عباس مهندس بود. البته تا قبل از آنکه برای استخدام پی آگهی‌ها دویده باشد.

و قبل از آنکه فرمهای استخدامی را ذوق زده پر کرده باشد.

عباس مهندس بود. حتی وقتی که با نگهبانی دم در ساختمان ِ شهرداری دست به یقه شده و نگهبان چند بار گفته بود که لطفا اینجا نایستید.

اما عباس مهندس بود، و همین باعث شد که همانجا منتظر نتیجه استخدامش بماند.

آنقدر بایستد که یه جفت کبوتر روی شانه‌اش لانه کنند و تخم بگذارند. و حتی جالب تر از آن، تخم‌ها جوجه شوند.

عباس مهندس بود، اما امروز پشت بام خانه‌اش صدها جُفت کبوتر ِ لاهوری و یخی و یعقوبی و کاکُلی دارد و همه اهل محل صدایش می‌زنند: عباس کفترباز!


بهزاد چوگل

استخدامکارآفرینیکارمندداستانکمهندسی
هم‌بنیانگذار و موسس ویرا برگ - در شروع کار مهم نیست چی بلدی، در واقع باید سعی کنیم از همه چی یه کم بدونیم! (من در اینستاگرام: behzadchogol@)
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید