بهزاد چوگل·۲ سال پیشدرد راههای نرفته و نسخههای دیگر من که رفتند!من چندین نسخه از خودم دارم که هر کدام در جای دیگری اما در همین زمانهی من زندگی میکنند. یک نسخه از من زمانی که در سن پایین ازدواج کردم، از…
بهزاد چوگل·۲ سال پیشانتخاب از بین چند ارزش (آسان یا سخت؟)انتخاب از بین چند ارزش موجود که کسی هم تفنگ روی پیشانیتان نگذاشته باشد تا اجبار کند به یک انتخاب، کار آسانی نیست. هم اکنون مدتهاست که درگی…
بهزاد چوگل·۲ سال پیشچند نکته مدیریتی برای استارت آپهامن یک ایده دارم. ایده را با چند نفر از دوستان پایه در میون میزارم و بعد از کمی بالا و پایین کردن ایده، دل به دریا میزنیم و اولین استارتاپ خ…
بهزاد چوگل·۲ سال پیشاولین درس فروش من در اتوبوسسال 97 که تازه ویرا برگ رو راه اندازی کرده بودیم، نظام پزشکی روی خوشی با فعالیت ما در خصوص همکاری با پزشکان نشون نداد. برای حل این مسئله ..…
بهزاد چوگل·۲ سال پیشمیخواهم برگردمبه سفیدی جای خالی قاب عکسم روی دیوارِ سیاهِ اتاقم، کنار عکس تو خیره میشوم. این آخرین عکسم بود که چند ماه پیش انداخته بودم. از لبخندی که تو…
بهزاد چوگل·۲ سال پیشفردا حتما مینویسمشب که میخوابم، به خودم میگویم که فردا حتما مینویسم. اصلا من برای نوشتن آفریده شدهام. صبح بعد از صبحانه، پشت میز مینشینم. همسرم شامپو ف…
بهزاد چوگل·۲ سال پیشدلش بوسه خواستدلش بوسه خواست. البته نه! اول دلش خواست دست دور کمر زنش بیاندازد و به خودش بفشرد. اما نه...راستش اول از همه دلش خواست فقط همسرش را بعد ...
بهزاد چوگل·۲ سال پیشعباس مهندس بود!عباس مهندس بود. البته تا قبل از آنکه برای استخدام پی آگهیها دویده باشد. و قبل از آنکه فرمهای استخدامی را ذوق زده پر کرده باشد.
بهزاد چوگل·۲ سال پیشمردی تنها در میان زنها (در ستایش کتابخوانی!)مگه میشه آدم بعدِ ازدواج فردا صبح دست زنشو بگیره ببره خونه پدرش بگه برو تو قفسه کتاب دیگه لازمت ندارم، خوب خوندمت! آدم باید آدم باشه.
بهزاد چوگل·۲ سال پیشاقیانوسی باشیم به عمق بند انگشت یا چاهی باشیم عمیقفکر کنید از یک نفر خوشتان آمده و قصد دارید که با او ازدواج کنید. بعد از چند مدتی که با او بودهاید امروز قصد دارید که او را ...