ویرگول
ورودثبت نام
بی‌گانه
بی‌گانه
خواندن ۱ دقیقه·۱ ماه پیش

دو خط قصه

به عنوان یک پیرمردِ پیر، هنوز به اندازه کافی با تو خاطرات ندارم، برای روزهایی که نیستی...




اگر از رگ گردن به من نزدیکتری، پس خوب میدانی که دردم چیست و درمان نیز هم...


بی‌گانه، ۹ مهر ۱۴۰۳


داستانقصهکوتاه
برای زندگی، با عشق و نفرت - نوشته‌هایی از صادق جبلی (کلیه حقوق محفوظ است)
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید