تفکر وسواسی را می‌توان ناتوانی در به دست آوردن کنترل افکار و احساسات توصیف کرد.
فعالیت‌های روزمره ما به سادگی تحت تاثیر این افکار قرار می‌گیرند و انرژی و تمرکز ما را برای انجام کارهایمان را می‌گیرند و نیز احساس استرس شدیدی در ما ایجاد می‌کنند.
اما علل این افکار مزمن چیست؟
نمونه هایی از تفکر وسواسی ممکن است شامل موارد زیر باشد:
ترس از دست دادن عزیزان
تمایل شدید به کنترل و سازماندهی کردن امور
احساس بی فایده یا بی ارزش بودن از دید دیگران
تمایل به صدمه زدن عمدی به کسی با یک رفتار پرخاشگرانه
این افکار معمولاً فقط در ذهن ما باقی می مانند، اما این افکار عموما کنترل نشده اند و می توانند منجر به حوادث استرس زا شوند.
تفکر وسواسی ممکن است منجر به هر یک از موارد زیر شود:
اختلال در خواب: این حالت زمانی رخ می دهد که ما به دلیل به یادآوری یک تجربه دلخراش گرفتار شویم و نتوانیم در برابر آن حرکت یا مبارزه کنیم. ممکن است نفس ما به طور ناگهانی در نیمه شب بگیرد. ما در این رویای دردآور غرق می شویم در حالی که حتی نمی توانیم بیدار شده و خود را از آن کابوس برهانیم.
اختلال هراس یا پانیک (اضطراب و ترس ناگهانی): این حالت زمانی رخ می دهد که شخص ناگهان در یک جمع و یا حتی در خانه دچار وحشت می شود. از نشانه های این اختلال می توان به عرق کردن ، توهم داشتن و احساس جدا شدن ازواقعیت اشاره کرد.
اختلال اضطراب فراگیر: این اختلال شامل نگرانی های متعدد، بیش از اندازه و نامعقول در مورد اتفاقات و فعالیت‌های روزمره است که ما کنترلی روی آنها نداریم. این اختلال بر خلاف حمله پانیک سیر مزمن‌تری دارد و می‌تواند برای ماه‌ها در فرد وجود داشته باشد. مثلاً در مورد کار، خانه یا روابط مان با اشخاص.
