راه اندازی یک کسب و کار کوچک برای بسیاری از کارآفرینان یک دستاورد بسیار مهم است، اما مدیریت و حفظ آن چالشی بزرگ تر است. مدیریت عملیات در هر کسب و کاری و در مسیر حیات و توسعه آن با چالش های رایج بسیاری، چه کوچک و چه بزرگ، مواجه است.
این چالش ها از استخدام افراد مناسب و برند سازی گرفته تا توسعه پایگاه مشتری و مسائل دیگر را شامل می شود. برخی از آن مشکلات و چالش های مدیریتی مخصوص کسب و کار های کوچک هستند، مشکلاتی که اکثر شرکت های بزرگ مدت ها پیش در مسیر توسعه خود از آن رها شده اند.
مدیران و مالکان کسب و کار های کوچک با چالش های فراوانی روبرو هستند. موفق ترین مدیران در مواجهه با چالش ها و سختی ها، دانشی ادراکی از همه عملکرد های کسب و کار خود دارند. آن ها با بازاریابی، توسعه محصول و به طور خلاصه مسئولیت های همه بخش های آشنا هستند و چالش ها و مشکلات هر بخش را به خوبی می شناسند.
همان طور که گفتیم در هر گوشه از کسب و کار های کوچک مشکلات و چالش های متعددی وجود دارد. موفقیت در کسب و کار نیاز به شناخت درست این چالش ها دارد. در ادامه به بیان مهم ترین چالش های پیش روی مدیریت عملیات در کسب و کار های کوچک می پردازیم.
یکی از مهم ترین چالش های مدیریت یک کسب و کار تامین مالی آن است. راه اندازی یک کسب و کار موفق به سرمایه قابل توجهی به خصوص در مرحله تاسیس نیاز دارد. شرکت های خصوصی با مالکان یا شرکای محدود، باید هزینه های کسب و کار خود را از سود و پس انداز خود تامین کنند. همچنین، مدیران یا مالکان کسب و کار باید از طریق بانک برای خود اعتباری ایجاد کنند تا بتوانند در صورت نیاز وام دریافت کنند.
همچنین، داشتن نقدینگی کافی برای پوشش قبوض و هزینه های زندگی مالکان نیز در مدیریت مالی کسب و کار چالش بزرگی است. وجود بدهی ها در یکی از این دو حوزه احتمالاً باعث خروج سرمایه از دیگری و تحت فشار قرار دادن آن می شود. پس، وجود یک صندوق ذخیره برای مواقع ضروری، نیاز است.
بسیاری از افراد در هنگام راه اندازی کسب و کار کوچک خود به طور همزمان کارمند یک شرکت دیگر هستند. اما این تقسیم انرژی می تواند توسعه کسب و کار را چالش برانگیز کند.
مدیران کسب و کار باید نیازهای مصرف کنندگان یا مشتریان خود را به درستی شناسایی کنند. به این ترتیب، آن ها می توانند محصولات و خدمات مناسب را برای تامین این نیازها ایجاد کنند. شناسایی نیازهای مشتری تا حد زیادی می تواند از طریق اقدامات مرتبط با تحقیقات بازاریابی انجام شود.
علاوه بر این، یک کسب و کار باید با اقدامات و استراتژی های تبلیغاتی رقبای خود نیز مقابله کند. روندا آبرامز در مقاله ای بیان می کند که باید عواملی را شناسایی کنید که باعث می شود مشتریان، محصولات شما را نسبت به پیشنهاد های رقابتی که توسط رقبا ارائه می شود، انتخاب کنند. این عوامل می تواند شامل کیفیت محصولات یا خدمات و یا حتی قیمت آن ها باشد.
شما برای مدیریت درست کسب و کار خود باید به دنبال یافتن کارکنان با کیفیت باشید. این کارکنان به رفع نیازهای کسب و کار شما، که به خصوص در دوره های رونق اقتصادی با چالش هایی مواجه است، کارگشا و مفید هستند. صرف نظر از مسائل اقتصادی، کسب و کار شما همیشه در حال رقابت با رقبای کلیدی است تا بتواند با تجربه ترین و تحصیل کرده ترین کارکنان را جذب کند.
بنابراین، حقوق، مزایا و پاداش های شغلی تنها چند راه برای جذب این افراد با استعداد هستند. کارمندان نیز در شغل خود به احساس رضایت نیاز دارند. آن ها باید احساس موفقیت و با ارزش بودن داشته باشند.
یک کسب و کار کوچک در پیشبرد اهداف خود با چالش های بزرگی از نظر زمان بندی و گستردگی پروژه مواجه است. بسیاری از مالکان کسب و کار ها وقتی با چالش یا پروژه ای بزرگ مواجه می شوند، دست پاچه می شوند و نمی دانند چگونه از پس این چالش بر بیایند. و همین مسئله بر عملکرد آن ها اثر منفی می گذارد.
شما به عنوان مدیر یا مالک کسب و کار کوچک، زمانی از پس چالش های مرتبط با تکمیل پروژه ها بر می آیید و بهترین عملکرد را خواهید داشت که مهارت های سازمانی شما قوی و عالی باشند. در این صورت، شما می توانید پی ببرید که چگونه پروژه ها را به بخش های مختلف تقسیم کنید، سپس یک دوره زمانی مشخص را به هر یک از این بخش ها اختصاص دهید.
وقتی مهارت های سازمانی مناسب را داشته باشید شما در کسب و کار خود می دانید چگونه با مدیریت زمان بیشترین تأثیر را ایجاد کنید. در این صورت است که می دانید که چگونه وظایف را به زیر دستان خود محول کنید و آن ها را برای تکمیل این وظایف مسئول بدانید.
مدیران کسب و کار های کوچک همیشه با چالش های خاصی در حوزه قوانین و مقررات دولتی در سطح محلی، استانی یا کشوری مواجه خواهند شد. این قوانین از دست آن ها خارج است و نمی توانند کنترلی روی آن ها داشته باشند.
به عنوان مثال، وقتی که سازمان غذا و دارو استانداردهایی را اجباری می کند، ممکن است یک تولید کننده کوچک غلات و تنقلات نیاز به تغییر در محصولات تولیدی خود، مثلاً کاهش قند یا چربی، داشته باشد. پس شما باید همواره قوانین کسب و کار را پیگیری کنید تا توانایی مقابله با چالش های از این دست را داشته باشید.
اگر یک مشتری شما به تنهایی بیش از نیمی از درآمد شما را تامین می کند، شما بیشتر پیمانکار مستقل هستید تا مالک یک کسب و کار. گسترش پایگاه مشتریان به یک طیف وسیع برای رشد کسب و کار شما اقدامی ضروری است، اما اگر شما وابسته به یک مشتری باشید، این کار می تواند دشوار باشد، به خصوص زمانی که میزان پرداختی مشتری مورد نظر زیاد و منظم است.
چنین شکلی از مشتری که مایل به پرداخت خوب و به موقع است، برای کسب و کار شما یک موهبت به حساب می آید. اما، این مسئله می تواند در بلندمدت منجر به یک اشکالات اساسی در کسب و کار شما شود. زیرا، ممکن است همچنان به عنوان یک پیمانکار فرعی برای یک کسب و کار بزرگ تر عمل کنید.
یکی از اساسی ترین خطر های موجود در چنین کاری این است که به این مشتری این امکان را می دهد که از پرداخت حقوق و دستمزد در منطقه ای که ثبات شغلی کمی دارد فرار کند. در نتیجه تمام این ریسک از شرکت بزرگ تر به شما و کارمندان شما منتقل می شود. این نوع همکاری تنها زمانی برای شما مناسب خواهد بود که مشتری اصلی شما نیاز مداوم به محصولات یا خدمات شما داشته باشد.
به طور کلی بهتر است که کسب و کار شما یک پایگاه مشتری متنوع داشته باشد. در این صورت زمانی که هر مشتری از دست می رود، اثر چندانی بر کسب و کار شما نداشته باشد.
ساعت های کاری طولانی و فشار مداوم کاری، حتی پرشورترین افراد را هم خسته می کند. بسیاری از مالکان کسب و کار، حتی صاحبان موفق، ساعت های طولانی تری نسبت به کارمندان خود کار می کنند. علاوه بر این، آن ها می ترسند که در غیاب آن ها کسب و کارشان به خوبی پیش نرود، بنابراین از صرف زمان برای تجدید قوای خود خودداری می کنند.
خستگی می تواند چالشی مهم در مدیریت کسب و کار باشد که منجر به تصمیم گیری های عجولانه و حتی کنار گذاشتن کامل کسب و کار شود. یافتن سرعتی که چرخ فعالیت کسب و کار را در چرخش نگه دارد، بدون اینکه اذیت شوید، چالشی است که در اوایل (و اغلب) در حین توسعه کسب و کار کوچک شما وجود دارد.
اگر خدایی نا کرده روزی صاحب یک کسب و کار تصادفی داشته باشد یا مریض شود، آیا کسب و کار کوچک او همچنان بدون مشکل به فعالیت خود ادامه می دهد؟ کسب و کاری که بدون مالکانش نمی تواند فعالیت کند، کسب و کاری است که با چالش بزرگی در مدیریت عملیاتی خود مواجه است.
اگر کسب و کار کوچک شما به حضور شما وابسته است، شما با چالش خطرناکی برای کسب و کار خود مواجه هستید. اغلب این وابستگی به این دلیل است که صاحبان عملکرد دیگران را قبول ندارند و جانشینی برای تصمیمات و مسئولیت های خاص در نظر نمی گیرند به طوری که اگر خودشان به هر دلیلی در دسترس نباشند، کارهای آن تجارت روی زمین می ماند.
از نظر تئوری، مواجهه با این چالش آسان است، مالک کسب و کار فقط باید کنترل بیشتری را به کارمندان یا شرکای خود بدهد. با این حال، این مسئله در عمل یک مانع مهم برای صاحبان اصلی کسب و کار ها است، زیرا ممکن است کیفیت کار (حداقل در ابتدا) افت کند تا زمانی که شخصی که مسئولیتی را به عهده گرفته بتواند فن و فوت آن را یاد بگیرد.
حتی زمانی که یک کسب و کار کوچک وابسته به مالک خود نیست، زمانی فرا می رسد که به نظر می رسد اهمیت چالش های مربوط به توسعه یک محصول یا خدمت با مزایای آن هم سطح یا حتی از آن بیشتر است. بالاخره، زمانی می رسد که یک کسب و کار مجبور می شود که برای توسعه خود یک محصول، خدمت، مشتری و ... را فدا کند. مثلاً ممکن است شما در حین توسعه به خواست بخشی از مشتریان خود توجه نکنید یا همه جزییات مربوط به امور کسب و کار خود را بازرسی نکنید.
متأسفانه، نقطه مقابل این توسعه، سطح بالای ارتباط با مشتری و توجه به همه جزئیات است که باعث موفقیت یک کسب و کار می شود. بنابراین، بسیاری از مالکان کسب و کار های کوچک خود را به این عادات وابسته می بینند و این در تناقض با توسعه آن ها است.
پس به عنوان یک مدیر، شما نیاز به یک حد وسط بهینه در رویکرد خود دارید تا بتوانید تمایز بین مرغوبیت و وسواس اضافی را بهتر درک کنید. شما باید بتوانید با مدیریت مناسب توازنی بین کیفیت و جزییات با توسعه برقرار کنید تا شرکت شما فرصت رشد داشته باشد.
دقت کنید که در مدیریت کسب و کار، یک استراتژی که امروز جواب می دهد، ممکن است چند ماه بعد دیگر کارساز نباشد. بسیاری از افراد با در نظر گرفتن یک استراتژی انتظار دارند که همیشه این استراتژی جواب دهد. اما در جهان پویای تجارت هیچوقت اینطور نیست. با توسعه کسب و کار ها و گذر زمان، مشتریان و فضای رقابتی تغییر می کنند. در مدیریت عملیاتی یک کسب و کار باید خواسته های مشتریان را در هر زمانی تشخیص داد و به روز بود.
پس، به عنوان یک مالک کسب و کار، باید در نظر داشته باشید که تحقیقات بازار را به شکل یک مسیر تکامل پیوسته در نظر بگیرید. تحقیقات بازار به شما کمک می کند تا سودآوری را به حداکثر برسانید، مشتریان بالقوه خود را هدف قرار دهید و خواسته های آینده را پیش بینی کنید، و در نتیجه با تغییرات بازار منطبق شوید.
در دنیای امروزی که بسیار متأثر از شبکه های اجتماعی است، حفظ اعتبار حرفه ای برای مدیریت عملیاتی در کسب و کارها بیش از هر زمان دیگری چالش بر انگیر است. امروزه، تولید محتوای مصرف کنندگان و بازخورد های آن ها در فضای مجازی تأثیر زیادی بر نگرش افراد به یک برند دارد. بسیاری از کسب و کارهای کوچک و بزرگ از مدیریت برند نادرست و گسترش احساسات منفی مصرف کننده آسیب های جبران ناپذیری دیده اند.
این اعتبار بالای کسب و کار کوچک شما است که حفظ و توسعه دراز مدت آن را تضمین می کند. اعتبار بر تمام جنبه های روابط شما تأثیر گذار است، از جمله: مشتریان، کارکنان، سهامداران، تامین کنندگان و فروشندگان. در نتیجه، شما باید به دنبال ایجاد یک فرهنگ کاری غنی و ارتباطات قوی در کسب و کار خود باشید.
اگر بگوییم که تکنولوژی با سرعت نور در فضای تجاری امروز در حال تغییر است، اغراق نکرده ایم. فن آوری های جدید مانند محاسبات و آنالیز ابری داده ها، روش کسب و کار شرکت ها را تغییر داده اند. اگر می خواهید در بازار رقابتی امروز باقی بمانید، باید مدام خود را با فناوری های جدید به روز کنید.
اکثر متخصصان کسب و کار فعالیت خود را قبل از معرفی یک تکنولوژی شروع می کنند. با گسترش فناوری، داده ها نیز با سرعت انفجاری تولید می شوند. برای اینکه بدانید منظور ما از انفجاری چیست باید بگویم که حدود 90 درصد از کل داده ها در جهان در 2 سال گذشته تولید شده است. شگفت آور است! نه؟
چالش های مدیریت کسب و کارهای کوچک به میزان قابل توجهی زیاد هستند و یکی از بدترین کارهایی که یک مالکان آن ها می توانند انجام دهد این است که بدون در نظر گرفتن چالش های پیش رو وارد تجارت شوند و آن را ادامه دهند.
چالش هایی که در این مقاله معرفی کردیم اگرچه همه چالش های پیش رو نیست امام کلی ترین و مهم ترین آن ها را شکل می دهد. پس برای پیشبرد کسب و کار خود باید تلاش کنید این چالش ها را شناسایی کنید و با نکاتی که گفتیم تلاش کنید از آن ها به سلامت عبور کنید.
اگر شما یک کارآفرین هستید احتمالاً انگیزه برخورد با چالش ها و رقابت یکی از دلایل اصلی شما برای ورود به حیطه شروع یک کسب و کار است. هر چالشی که پیش روی کسب و کار شما قرار می گیرید مانند یک نیرو محرکه برای شماست تا بتوانید خود را در یک فضای رقابتی و چالشی جدید قرار دهید.
1- مدیریت برند چیست؟
در بازاریابی، مدیریت برند با آنالیز وجهه یک برند، به برنامه ریزی برای ارتقای اعتبار آن می پردازد.
2- مهارت های سازمانی به چه چیزی اشاره دارند؟
مهارتهای سازمانی به مهارتهایی اشاره دارد که به شما امکان را میدهند که از منابع خود به شکلی کارآمد استفاده کنید.