جمع شدن افراد دور هم لزوما باعث شکلگیری تیم نمیشود. احتمالا اگر کمی کتابهای مدیریتی را خوانده باشید، میدانید همیشه و با رسم شکل، کار تیمی را با کلی دلیل و برهان از کار گروهی جدا میکنند. پس بین این دو مفهوم تفاوت زیادی وجود دارد. اگر بخواهیم در مختصرترین حالت ممکن، مفهوم تیم و گروه را توضیح دهیم، اینگونه است: گروه به تعدادی از افراد گفته میشود که در فعالیت، علاقه یا صفت مشترکی به هم ارتباط پیدا میکنند. اما تیم به تعدادی از افراد اطلاق میشود که در کار یا فعالیتی به صورت موثر با هم در ارتباط هستند. حالا این سوال پیش میآید که به شکل موثر در ارتباط بودن یعنی چه؟؟ جواب این سوال را بعد از خواندن این مقاله به روشنی دریافت خواهید کرد.
حالا که با تفاوت کلی بین این دو مفهوم آشنا شدید، بهتر است به کنکاش بیشتر در مورد تیم بپردازیم. تیم عبارت است از اقدامات یک گروه که با همدیگر روی وظیفهای خاص و با هدفی مشترک کار میکنند. مثال بارز آن تیمهای ورزشی است. در محیط کار هم میتوان تیم را گروهی از کارمندان دانست که در راستای دستیابی به هدفی مشترک، مهارتها، تجربیات و دیدگاههای متفاوت را به طور مؤثر و کارآمدی با هم ترکیب میکنند.
حضور در تیم نیازمند صرف وقت و مهارتهایی است که شما باید بتوانید آنها را در خود تقویت کنید. البته درست است که بعضی از آنها را بایستی در مدرسه و کلاس درس میآموختیم ولی شاید ناچاریم بگوییم، هنوز هم دیر نشده؟!! ما باید بدانیم که کار تیمی نیازمند داشتن تواناییهای خاصی است که تنها وقتی در کنار هم قرار بگیرند، یک تیم را میسازند.
اگر هنوز هم میخواهید از مزایای کار تیمی بیشتر بدانید، خواندن مقاله 5 مزیت که همکاری تیمی برای تیم شما به ارمغان میآورد. را توصیه میکنیم.
حصول اطمینان از اینکه تمامی افراد تیم درک روشنی از نتایج مورد نظر دارند، همه را قادر میسازد تا در یک جهت حرکت کنند. اهداف گیج کننده یا ناموجود باعث سردرگمی و تضعیف روحیه میشود.
اجبار افراد به شرکت در تمرینهای رسمی تیمسازی معمولا جوابگو نیست و حتی میتواند تأثیر منفی هم داشته باشد. با این حال، تشویق به حضور در رویدادهای اجتماعی غیررسمی و کم فشار برای توسعه ارگانیک روابط میتواند به اعضای تیم کمک کند تا پیوندهای عمیقتری ایجاد کنند.
برقراری ارتباط باز، میان تمامیِ اعضای تیم فارغ از هر سمتی که در سازمان دارند باعث میشود همه احساس مهم بودن کنند و به مدیریت اجازه میدهد تا بازخورد و ایدههای مفیدی را دریافت کند.
هرکسی در یک تیم نقاط قوت و ضعف خود را دارد. افراد مختلف روشهای متفاوتی برای کار کردن دارند. فرهنگ احترام به فردیت هر کارمند، همراه با شیوههای کاری انعطافپذیر میتواند گروهی متنوع را به شکوفایی برساند.
اختصاص تصمیمات پیرامون استخدام تنها برای مدیران منابع انسانی و مدیریت ارشد می تواند برای انسجام یک تیم مخاطره آمیز باشد. اگر یک عضو جدیدی در تیم تفرقه افکن باشد و یا تناسب ضعیفی با دیگر اعضای تیم داشته باشد میتواند تیم را از هم جدا کند. به همین دلیل بهتر است اعضای تیم را در فرآیند مصاحبه و تصمیم گیری مشارکت دهید.
تک تک اعضای تیم، از جمله رهبران، باید دقیقا بدانند که چه کاری باید انجام دهند. در غیر این صورت ممکن است بر سر این که چه کسی مسئول چه چیزی است مشاجراتی سرگیرد و حجم کار میتواند بهطور ناعادلانه تفویض شود و باعث ایجاد خشم گردد.
اختلافات جزئی را میتوان بدون دخالت مدیریت توسط گروه حل و فصل کرد، اما اختلافات بزرگتر، اگر اجازه رشد پیدا کند، میتواند تیم را از هم جدا کند. یک رهبر خوب میداند چه زمانی باید مداخله کرده و چگونه به طور موثری میانجیگری کند.
اگر هنوز هم دوست دارید از مزایای تیم خوب و بودن در تیم خوب مطلبی مرتبط بخوانید، خواندن مقاله برای شکار، عضوی از دسته نهنگهای قاتل هستید یا یک ببر تنها؟ را توصیه میکنیم.