سلام ملت.
من حدودا ۲ سال پیش یک وبسایت خریدم (!) و مسیر طولانی ای رو طی کردم تا بتونم تبدیلش کنم به یک منبع درآمد قابل اتکا توی زندگیم. از قدم های اولم دو تا آپدیت نوشتم. میتونین اون ها رو اینجا بخونین:
داستان خرید یک وبسایت و تبدیلش به منبع درآمد ماهیانه ۵۰۰ دلار
داستان خرید سایت و تبدیلش به منبع درآمد ماهانه ۳۰۰۰ دلار - آپدیت ۲
و دوست دارم الان یه آپدیت جدید هم از مسیر زندگیم و هم از اتفاقاتی که برای این بیزنسم افتاده براتون بنویسم، بلکه اگر کسی میخواد این مسیر رو دنبال کنه بتونه از این مطالب استفاده کنه.
برای کسایی که میخوان لپ مطلب رو بشنون، تعداد سایت های فعال من الان به ۴ تا رسیده و بقیه ی سایت ها رو از پورتفولیوم خارج کردم. تعدادی رو فروختم و بقیه رو رها کردم چون به سوددهی ای که مد نظرم بود نرسیدن.
مجموعه ی درآمد سایت ها، پیشرفت قابل توجهی توی ماه های اخیر داشتن و این ماه درآمدشون به ۹.۵ هزار دلار رسید (۹.۵ هزار دلار سنگاپور معادل ۷ هزار دلار آمریکا - حساب بانکی من توی سنگاپوره برای همین تمام محاسبات بانکیم رو به دلار سنگاپور انجام میدم).
اتفاقات مختلفی توی چند ماه گذشته افتاد که باعث این پیشرفت سریع شد و سعی میکنم اینجا تا جایی که امکانش هست توضیحشون بدم.
سایت اول و اصلی من، که مطلب اول رو در موردش نوشتم، یک سایت در خصوص اطلاعات تماس شرکت های مختلف در بریتانیاس. تعداد یوزرهای این سایت به نزدیک ۵۰ هزار در ماه داره نزدیک میشه و تعداد آگهی های نشون داده شده روی این سایت به ۱۴۰ هزار نمایش رسید.
مهمترین عامل موفقیت این سایت رشد هزینه ای هست که تبلیغ دهنده ها برای این سایت میکنن (هزینه ی هر نمایش برای این سایت به چیزی نزدیک ۶۰ دلار رسیده - به این معنی که به ازای هر ۱۰۰۰ نمایش آگهی، تبلیغ کننده ها ۶۰ دلار پرداخت میکنن). دلیل این رشد، ارزشمندی نوع کاربری این سایته. دلیل رشد کاربرای سایت، زمان زیادی هست که روی تولید کانتنت جدید گذاشتم.
اگه یادتون باشه، من کانتنت رو برای همه ی سایت ها برون سپاری کردم و خب سوالی که پیش میاد اینه که چه هزینه ای صرف این برون سپاری میشه؟
همونطور که میبینید، سرعت تولید نوشته ها رو افزایش دادم و در مجموع چیزی نزدیک ۱۰۰ مقاله به صورت ماهانه نوشته میشه روی سایت. تمام مقاله ها توسط فریلنسر هایی که از توی سایت فریلنسر دات کام پیدا کردم انجام میشن. هزینه ی هر مقاله ی ۵۰۰ کلمه ای، به طور متوسط ۴ دلار و در نتیجه هزینه ی ماهانه ۴۰۰ دلار صرف برون سپاری میشه. (این عکس فقط بخشی از این هزینه ها رو نمایش میده)
برای سایت دوم، قرارداد جدیدی رو با ازوییک بستم با این هدف که اگر نتیجه ی نهایی خوب بود، سایت بزرگترم رو هم به ازوییک منتقل کنم.
ازوییک چیه؟ یک شرکت بهینه سازی تبلیغات روی سایت که بهتون کمک میکنه برای هر کاربر تعداد و محل تبلیغات رو به صورت اتوماتیک بهینه کنید.
نتیجه اونقدری که انتظار داشتم خوب نبود:
درآمد این سایت از ماهانه ۱۰۰۰ دلار به تقریبا ۷۰۰ دلار کاهش پیدا کرد با این تغییر. اما چند روز پیش ازوییک برای اینکه قرارداد رو تعمیم بده به سایت بزرگترم، پیشنهاد داد که قرارداد جدیدی بنویسیم با این شرط که اگر درآمدم ۲۵ درصد نسبت به حالت الانش رشد نکرد، اونها ۲۵ درصد مازاد بر درآمد اولیه ی سایت رو به عنوان جریمه به من پرداخت میکنن - مدت زمان قرارداد ۳ ماه و تا پایان سال ۲۰۲۱ ادامه خواهد داشت. منم دیدم به ریسکش میارزه و امضاش کردم. ماه بعد در مورد نتیجه اش بیشتر بهتون میگم.
** در مجموع اگر خواستید از گوگل ادسنس به ازوییک مایگریت کنین، بیاین با هم صحبت کنیم شاید بتونم چند تا پیشنهاد برای این جابه جایی بهتون بدم و ریسکتون رو کاهش بدم.
این سایت مدتهاس روی درآمد ماهانه ۷۰۰ دلار ثابت شده و با توجه به مارکت کوچیکی که داره، امکان رشد انچنانی رو توش نمیبینم. هر چند این سایت توی بریتانیا نسبتا معتبر حساب میشه و از سایت دولت اسکاتلند و ولز بکلینک داره.
برنامه ی بلند مدتم برای این سایت، اینه که تا آخر سال ۲۰۲۱ صبر کنم - غالبا سه ماهه ی آخر سال، درآمد تبلیغات رشد ۲-۳ برابری میکنه به دلیل تبلیغات آخر سال و کریسمس. بعد از این رشد، سایت رو میفروشم و روی سایت های دیگه سرمایه گذاری میکنم.
سایت چهارم یکی از سایت هاییه که خودم شروع کردم و رقبای بزرگ زیادی داره. میزان سرمایه ای که روی این سایت گذاشتم نسبتا بالا بوده و امیدوارم توی سال دومش به سوددهی برسه.
از شروع این سایت حدودا ۶ ماه میگذره و توی این ۶ ماه تعداد یوزرهاش تازه به ۱۰۰۰ کاربر در ماه رسیده - روی این سایت هیچ کاری برای درآمدزایی نخواهم کرد تا زمانی که تعداد کاربراش از ۲۰ هزار رد بشه.
حدسم اینه که از ۷ نفری که این مقاله رو تا ته میخونن، ۳ تاشون مشتاقن در مورد زندگی شخصی من هم بدونن! من چند وقت پیش شغل تمام وقتم رو توی سنگاپور ول کردم و قدم توی مسیر پرخطر جدیدی گذاشتم.
من چند سال گذشته رو به عنوان مدیر محصول توی شرکت های بین المللی کار کردم و دو سال آخرم رو توی شرکتی به اسم فودپاندا (دلیوری هیرو - سنگاپور) گذروندم و حقوقم چیزی نزدیک ۱۱۰ هزار دلار سالانه بود. اما بعد از چند وقت احساس پوچی بهم غلبه کرد - وقتی که صبح ها از خواب بیدار میشدم، علاقه ای به نشستن پای جلسه های پی در پی نداشتم و بالا رفتن از نردبون شرکت برام بی ارزش شده بود - دیگه نمیخواستم سینیور بشم، دیگه نمیخواستم دیرکتور باشم ، حقوق زیاد نمیخواستم، نمیخواستم چیزی باشم که جامعه از من میخواد. میخواستم خودم باشم، آزاد باشم و زندگی کنم. میخواستم چیزهایی رو ببینم و تجربه کنم که هیچ ایده ای در موردشون نداشتم.
این شد که یک روز تصمیم گرفتم همه چی رو ول کنم و برخلاف معیارهای اجتماعی ای که ما داریم، زندگی غیر امن رو دنبال کنم و برم دنبال زندگی کردن. الان هم اومدم ترکیه و یه مدت زمانم رو با خانواده میگذرونم و توی قدم بعدیم، به کشورهای مختلف سفر میکنم و قول معروف، زندگی دیجیتال نومدی داشته باشم.
پول از کجا میارم؟ از چندین راه مختلف درآمد پسیو (Passive) دارم، که سعی میکنم به مرور براتون بنویسم. به این امید که اگر کسی مثل من از استرس و فشار زندگی ۹-۵ خسته شده، هم مسیر من بشه :)
دانیال