از آن جایی که بقا و رشد شرکتها در گرو سلامت و رشد کارمندان است، سلامت روان کارمندان در این روزهای پرتنش به عاملی مؤثر در موفقیت شرکتها تبدیل شده است. به طور حتم انتظار پیشرفت و کارآمدی از کارمندانی افسرده و بیانگیزه، بیهوده خواهد بود. در این مقاله سعی داریم به بررسی اهمیت سلامت روان کارمندان بپردازیم و راهکارهایی هم در این زمینه در اختیارتان قرار دهیم. در صورتی که به رشد و پیشرفت مهمترین منابع سازمان خود اهمیت میدهید و دوست دارید شرکتتان را به محلی پویا و پیشرو تبدیل کنید، تا انتهای مطلب حاضر همراه ما باشید.
سازمان جهانی بهداشت، بهداشت روان را قابلیت ارتباط موزون و هماهنگ با دیگران، تغییر و اصلاح محیط فردی و اجتماعی و حل تضادها و تمایلات شخصی به طور منطقی، عادلانه و مناسب دانشته است. درصورتیکه سلامت روان کارمندان به خطر بیفتد، کارمندان دیگر و در آخر شرکت دچار مشکلات فراوان خواهند شد؛ بنابراین کسبوکارها برای رسیدن به موفقیت باید روی افزایش سلامت روان کارکنان خود سرمایهگذاری کنند.
ابتدا باید بدانیم چرا کارفرمایان و صاحبان کسبوکار باید به سلامت روان کارمندان خود اهمیت دهند. هدف تمام کسبوکارها پیشرفت و ترقی است و صاحبان کسبوکار همواره به دنبال راههایی برای تحقق این هدف هستند.
طبق تحقیقات انجام شده کسبوکارهایی که آگاهی بالاتری از سلامت روان دارند بین ۱۰ تا ۱۴ درصد موفقتر عمل میکنند؛ بنابراین ارتقا سلامت روان کارمندان مانند پلی است که مسیر را برای رسیدن به هدف نهایی آسانتر میکند.
پس از شیوع ویروس کرونا در سراسر جهان، بسیاری از افراد با طرق مختلفی با تبعات روانی شیوع این بیماری دستوپنجه نرم کردند؛ بعضیها خودشان درگیر بیماری شدند، بعضیها شغل و منبع درآمدشان را از دست دادند و خیلیهای دیگر هم به سوگ عزیزی نشستند.
دورکاری، از جمله مواردی بود که پس از شیوع کووید 19 در سراسر جهان گسترش یافت. دورکاری اجباری و فشار ناشی از اخبار مرگومیر، سبب افت شدید سطح سلامت روانی کارمندان شد.
حال پس از فروکش کردن نسبی بیماری کرونا و ازسرگیری حضور در ادارات و شرکتها اولین و مهمترین اقدام، کمک به افزایش سطح سلامت روان کارمندان است؛ کارمندان پویا و سلامت، پرچمداران کسبوکارهای موفق، هستند.
سلامت روان ضعیف به طور مستقیم و گسترده شرکتها را درگیر میکند و آنان را با مشکلات متعددی مواجه میکند؛ از جمله:
· اولین و مهمترین پیامد سلامت روانی ضعیف، کاهش محسوس روحیه است. روحیه پایین نهتنها فضای شرکت را سنگین میکند، بلکه با اثرگذاری منفی روی مشتریان و کارمندان دیگر، باعث کاهش سودآوری میشود.
· تعامل کارمندان با یکدیگر و برقراری ارتباطی مؤثر و سودمند با مشتریان، لازمه رشد و پیشرفت یک کسبوگار است. هنگامی که کارمندان از سلامت روانی مناسبی برخوردار نباشند، قطعاً قادر به بررقراری تعامل درست با همکاران و مشتریان نخواهند بود؛ حتی اگر هم تعاملی شکل بگیرد، از نوع مثبت آن نیست و سبب افزایش تنش در محیط میشود.
· کارمندی که از سلامت روانی مناسبی برخوردار نیست، در اولین قدم خلاقیت و توانایی حل مسئله در او کشته میشود. فرض کنید کارمندی دائم مجبور به مبارزه با افکار منفی و ناخوشایند باشد، آیا دیگر فضایی برای خلاقیت و نوآوری در ذهن او باقی خواهد ماند؟ چنین کارمندی تمام انرژیاش را صرف گرههای روانی خود میکند؛ در نتیجه نیرویی برای حله مسئله ندارد و نمیتواند در راستای تحقق اهداف شرکت گام بردارد.
· تعهد کاری، از دیگر حیطههایی است که سلامت روان بر آنها تاثیر میگذارد. طبق تحقیقات انجامشده توسط پژوهشگران، بین سلامت روانی و تعهد سازمانی ارتباطی معنادار وجود دارد. اگر کارمندان از سلامت روان در سطح مناسبی برخوردار نباشند، از میزان تعهد آنها به شغل و محل کارشان کاسته میشود. با ادامه چنین روندی، صاحبان کسبوکار ناچار به جذب نیروهای جدید و آموزش مجدد آنها خواهند بود که هم از نظر مالی و هم زمانی، شرکت را متحمل ضرر خواهد کرد. اگر این منابع بهجای آموزش نیروی جدید صرف ارتقا سطح سلامت و بهداشت روان کارمندان فعلی شود، قطعاً به نتایج بهتری حاصل خواهد شد.
راهکارهای بهبود سلامت روان کارمندان
همانطور که دیدید، با پایین آمدن سطح بهرهوری کارمندان، شرکت نیز دچار افول تدریجی میشود و تنها راه جلوگیری از سقوط به دره ناکارآمدی، تلاش برای بهبود وضعیت سلامت روان کارمندان است. به طور کلی از دو راه میتوانیم به بهبود وضعیت سلامت روان کارکنان خود کمک کنیم:
شناسایی و حذف عواملی که سلامت روان کارمندان را تهدید میکند. از مهمترین این عوامل میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
کارمندان بخش اعظم روز خود را در محل کار سپری میکنند و هر کم و کاستی در محیط کار در بلندمدت موجب آزار کارمندان خواهد شد. به طور مثال اگر ۲۰ کارمند همگی در یک سالن کوچک مشغول به کار شوند، پس از مدتی تنها دستاورد شرکت نارضایتی خواهد بود. نور، تهویه، سیستم گرمایشی و سرمایشی و بهداشت همگی از عوامل مهم و تأثیرگذار بر روحیه و عملکرد کارمندان هستند و سلامت روان آنان را به خطر میاندازند.
مدیریت نادرست باعث ایجاد هرجومرج و سردرگمی میشود و کارمندان نمیتوانند به طور صحیح وظایف خود را به انجام برسانند. برخورد غیرحرفهای و انتظارات غیرواقعی مدیران نیز یکی از مهمترین عوامل نارضایتی کارمندان است. کارمندی که به طور مداوم و بدون توضیحی شفاف توسط مدیر تحقیر و بازخواست میشود، قطعاً بهمرورزمان سلامت روان خود را از دست میدهد.
در نگاه نخست ممکن است فکر کنید کارمند وظیفه دارد کار کند و هر چه بیشتر کار کند به نفع شرکت خواهد بود؛ اما در واقعیت چنین نیست. فشار کاری زیاد باعث میشود که کارمند با حجم زیادی از استرس و اضطراب مواجه شود و این مسئله قطعا تاثیر منفی بر عملکرد کاری وی خواهد داشت.
کارمندی که همواره نگران این است که شغلش را از دست بدهد، حتی اگر سادهترین وظایف را به او محول کنید، نمیتواند از عهده انجام آن بربیاید. در نتیجه، تا حد ممکن باید عوامل این احساس ناامنی را در سازمانتان شناسایی کنید و از بین ببرید.
2. شناسایی و تقویت عواملی که بیش از پیش به کارمندان احساس ارزشمندی میدهد. به زبان دیگر به کارمندان احساس ارزشمندی هدیه کنید. عواملی که تأثیر مثبت بر سلامت روان کارمندان دارند عبارتاند از:
رفاه محل کار علاوه بر افزایش احساس تعلق، موجب بهبود وضعیت سلامت روان کارمندان میشود. امکان نوشیدن چای و قهوه، استراحت کوتاه، حقوق و مزایای مکفی، و سرویسهای رفتوآمد، حداقل امکاناتی هستند که یک کارفرما باید در اختیار کارمندانش قرار دهد.
هر فردی نیاز دارد بداند کارهای او دیده میشود؛ بنابراین باید کارمندان خود را تشویق کنید و بابت نوآوریها و خدمات مثبت برای آنها پاداش در نظر بگیرید. این پاداش میتواند بهصورت کارت هدیه، بنهای خرید یا مرخصی تشویقی باشد. همچنین تعیین حقوق به طور منصفانه و پرداخت بهموقع آن میتواند به تقویت روحیه کارکنان کمک کند.
برای بررسی و رفع مشکلات کارمندان باید با آنها تعامل سازنده داشته باشید. با برگزاری جلسات ماهانه گفتوگو و نظرسنجی دورهای، علاوه بر آگاهی از خواسته کارکنان، میتوانید اهداف و تصمیمات شرکت را هم با آنها در میان بگذارید.
در قدم اول کارفرما باید تمام کارکنان را از نظر سلامت روان مورد پایش و بررسی قرار دهد و برای کارمندانی که به بیماریهای روانی مبتلا هستند خدمات مشاوره و درمان رایگان در نظر بگیرد. همچنین تمام کارکنان باید از بیمه سلامت روان برخوردار شوند و در صورت مصرف دارو یا مراجعه به روانشناس از سوی شرکت کمکهزینه دریافت کنند.
صاحبان کسبوکار میتوانند با برگزاری کارگاههای کنترل استرس و اضطراب، مدیریت خشم و دیگر کارگاههای مرتبط با سلامت روان، از افت سطح سلامت روان کارکنان خود پیشگیری کنند. ممکن است هزینه برگزاری این کارگاهها برای شما بهعنوان یک کارفرما زیاد و حتی غیر ضروری به نظر برسد، اما زمانی که به هزینههای جایگزینی کارمندان فکر کنید متوجه ضرورت این اقدامات پیشگیرانه خواهید شد.
برای مثال شرکت پرودنشال فایننشال که در حوزه بیمه و خدمات مالی فعال است پس از اجرای اقدامات مؤثر در راستای افزایش سلامت روان مشاهده کرد علاوه بر افزایش توانمندی کارکنان در مهار استرس، افسردگی و تنشهای محل کار، بازدهی شرکت به طور قابلتوجهی افزایشیافته است.
سلامت روان یکی از مهمترین مسائل در مدیریت منابع انسانی است. با کاهش سطح سلامت روان علاوه بر روحیه و تعامل مؤثر، نوآوری و توانایی حل مسئله و تعهد سازمانی کارمندان نیز دستخوش تغییرات نامطلوب میشوند. برای جلوگیری از بحرانهایی که پس از کاهش سطح سلامت روان رخ میدهند دو اقدام اساسی کمککننده است که در این مقاله به طور کامل مورد بررسی قرار گرفتند. به نظر شما چه موارد دیگری میتواند به سلامت روان کارکنان کمک کند؟ شما اهمیت سلامت روان کارمندان را چگونه ارزیابی میکنید؟