ویرگول
ورودثبت نام
طربخانه خاک
طربخانه خاک
خواندن ۳ دقیقه·۴ سال پیش

به چه باید اندیشید؟

اگر بپذیریم که اندیشیدن امری ضروری است، و ضرورتِ آن از وضعیت اندیشه برانگیز، و مسائل و دغدغه های آدمی ناشی میشود،

آنگاه لازم است بپرسیم که این وضع اندیشه برانگیز، و این مسائل و دغدغه ها چیستند؟!


از میان نداهایی که جانِ آدمی را به سوی اندیشیدن و دانایی میخوانند، کدام ندا بلندتر و سهمناک تر است؟ کدام ندا بیشتر جان ما را آشفته و مضطرب میکند؟


اگر اندیشیدن ضروری و اساسی و سودمند است، آیا خردمندانه نیست که اندیشیدن را نخست از ضروری ترین، مهم ترین و اندیشه برانگیز ترین مسائل و دغدغه های انسانی آغاز کنیم؟؟


بی شک فردی که در حال سقوط از پرتگاه است، تمام توجه و توان خودش را معطوف به نجات و رهاییِ خودش از مهلکه میکند، چرا که ضرورت و فوریتِ مسئله را با تمام وجودش فهمیده است!


خِرَد او اجازه نمیدهد توان و هشیاریِ او صرف امور دیگری، که اولویت و ضرورتِ کمتری دارند بشود!

مثلا این دغدغه که شام چه بخورد، یا قسط اتومبیلش را چطور پرداخت کند؟! پس خِرَد حکم میکند که او نخست به نجات خود از این پرتگاه بی اندیشد.


حال به نحو مشابه، باید پرسید ضروری ترین، فوری ترین، حیاتی ترین و مهمترین مسائل و دغدغه های انسانی چیستند؟؟ برای آگاهیِ انسانی، کدام مسائل و دغدغه ها حکم آن پرتگاه را دارند؟؟


به خاطر داشته باشید که سخن از مسائل و دغدغه های صرفاً شخصی، کوچک و حقیرِ افراد، مثل تمایل به پیشرفت و موفقیت و آرزوهای شخصی نیست !

بلکه از مسائل و دغدغه های نوع انسان سخن میگوییم، که خود نیز به عنوان یک فردِ انسانی به آن دچار هستیم!


به گمان من این مسائل و دغدغه ها هرچه که هستند، لازم است واجد چند ویژگی باشند:


1_ این پرسش ها و مسائل، باید تنها از خودِ تجربه زندگی و جهان سرچشمه بگیرند !

باید مانند یک دَرد باشند و نه صرفاً پرسش و معمّایی ذهنی!

پرسش هایی که برای دچار شدن به آنها، به چیزی جز خود تجربه زندگی و جهان نیازی نداشته باشیم !

درست مانند زمانی که زخمی به تن داریم، و برای ادراک دردِ آن زخم و ضرورت درمانِ آن زخم، نیاز به چیزی غیر از خود تجربه آن درد، مانند کتاب ها و تحصیلات تخصصی و... نداریم.


پس اگر نه برای پاسخ دادن، دستِ کم برای پرسیدن و آگاهی از دغدغه ها، نباید به چیزی جز خودِ تجربه انسانی از زندگی و جهان رجوع کنیم.

در غیر این صورت آدرس پرسش ها و دغدغه های فوری، ضروری و ارزشمند را گم خواهیم کرد !


2_ این مسائل باید بسیار تاثیرگذار باشند، به این معنا که مواجه شدن یا نشدن با آنها، و حل کردن یا حل نکردنِ آنها، تبعات و نتایج سهمگینی روی وجودِ فرد، جامعه انسانی و جهان داشته باشد !


3_ باید بسیار فراگیر و همه گیر باشند، نه اینکه صرفاً شخصی، خودخواهانه و نامعقول باشند.

به این معنا که فارغ از مسائلِ صرفاً شخصی نیز، اهمیّت و ضرورت داشته باشند ! مثلاً ممکن است برای شخص خاصی ثروتمند شدن مهمترین مسئله باشد ! اما این صرفاً یک دغدغه شخصی، جاه طلبانه و آزمندانه است، و نه یک مسئله عمیق و خردمندانه!



تلگرام: @doregard1900

فلسفهتفکرعرفانخودشناسیروانشناسی
اندیشیدن برای رهایی !
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید