مرتضی افتخاری
مرتضی افتخاری
خواندن ۷ دقیقه·۲ سال پیش

راهنمای نحوه نوشتن اهداف SMART (با مثال)

جنیفر هریتی، متخصص خدمات حرفه‌ای باتجربه با بیش از 12 سال تجربه در مربیگری شغلی، استخدام و نقش‌های رهبری با هدف کمک به دیگران برای یافتن بهترین شغل برای خود است. او در کانال یوتوب Indeed به افراد کمک می‌کند تا فرآیند جستجوی شغل را از طریق مربیگری شغلی، وبینارها، کارگاه‌های آموزشی، مقاله‌ها و ویدیوهای مشاوره شغلی هدایت کنند.

زمانی که قصد انجام کاری را دارید، تعیین هدف برای کمک به شما برای تجسم و واقعی کردن موفقیتتان موثر است. استفاده از روش هدف SMART به شما این امکان را می‌دهد که گام‌های خاصی بردارید که میزان پیشرفت شما در رسیدن به هدف را تعیین می‌کند. در این مقاله یاد خواهید گرفت که چگونه با استفاده از استراتژی هدف SMART اهداف قابل دستیابی و قابل اندازه‌گیری تعیین کنید.

https://t.me/dr_roshd


اهداف SMART چیست؟

اهداف SMART سرواژه‌ای برای توصیف فرآیند تعیین اهداف است. مخفف عبارت «specific»، «measurable»، «achievable»، «relevant» و «time-bound» است که از ویژگی‌های ضروری برای تعیین اهداف هستند. روش SMART راهی برای اندازه‌گیری پیشرفت شما و کارآمد بودن برای موفقیت شما فراهم می‌کند. تعیین اهداف SMART به شما این امکان را می‌دهد که با ارزیابی اقداماتی که برای رسیدن به هدف خود انجام دهید، آنچه را که می‌خواهید به آن دست یابید، به طور واقع بینانه ارزیابی کنید.

برای مثال، ممکن است هدفی را برای «بهتر شدن» در تایپ تعیین کنید. با این حال، با ارزیابی این هدف با استفاده از روش SMART، می‌بینید که هدف شما کاملا مبهم است. با بیان مجدد هدف خود با عبارات قابل اندازه گیری، مانند "توانایی تایپ کلمات بیشتری در دقیقه"، یک هدف SMART دارید که می‌توان به آن دست یافت. سپس می‌توان ویژگی‌های این هدف را به تفصیل بیشتر بیان کرد تا ویژگی‌های باقی مانده از فرآیند هدف SMART را منعکس کند.

نحوه تعیین اهداف SMART

وقتی تصمیم می‌گیرید برای خود هدفی تعیین کنید، مراحل SMART را دنبال کنید تا به شما در دستیابی به اهدافتان کمک کند:

  • هدف خود را مشخص کنید.
  • هدف خود را قابل اندازه‌گیری کنید.
  • هدف خود را دست یافتنی کنید.
  • مطمئن شوید که مرتبط است.
  • برنامه‌ای زمان‌بندی شده ایجاد کنید.


1. هدف خود را مشخص کنید.

اولین قدم در ایجاد یک هدف دست یافتنی این است که با شیوه‌ی توصیف آن را مشخص کنید. آن را در شرایط کمّی در نظر بگیرید و مشخص کنید که برای رسیدن به آن چه اقداماتی نیاز دارید. مثال‌های زیر نشان می‌دهند که چگونه می‌توانید یک هدف گسترده را در یک هدف SMART خاص تنظیم کنید.

  • مثال هدف قبل از معیارهای «مشخص»: «می‌خواهم در تایپ کردن بهتر شوم.»
  • مثال هدف بعد از معیارهای "مشخص": «من می‌خواهم سرعت تایپ خود را افزایش دهم.»

این هدف مثالی بیانیه‌ی گسترده‌ای دارد که می‌تواند رویکردها و اقدامات متفاوتی را ارائه دهد - مانند یادگیری تکنیک‌های مناسب تایپ یا نگاه نکردن به صفحه‌کلید در حین تایپ - و با ارزیابی اینکه کدام جنبه از تایپ را می‌توان به عنوان هدف تعیین کرد، آن را مشخص‌تر می‌کند. سپس این مثال را می‌توان بیشتر ارزیابی کرد تا بررسی شود که با معیارهای باقیمانده‌ی یک هدف SMART مطابقت دارد.

2. هدف خود را قابل اندازه‌گیری کنید.

پس از تعیین هدف مشخص خود، زمان آن رسیده که ارزیابی کنید چگونه برای اندازه‌گیری آن اقدام خواهید کرد. این مرحله در فرآیند SMART از شما می‌خواهد تا روش‌های اندازه‌گیری پیشرفت خود را اعمال کنید.

در جهت رسیدن به هدف، قابل اندازه‌گیری بودن، هر اقدامی که برای کمک به پیشرفت به سمت هدفتان انجام می‌دهید، در نظر می‌گیرد. برای مثال، ممکن است به شکل ردیابی و اندازه‌گیری زمانی باشد که برای به سرانجام رسیدن اقدامی یا رسیدن به یک نقطه عطف طول می‌کشد. مثال زیر تکامل یک هدف گسترده را به یک هدف خاص و قابل اندازه‌گیری نشان می‌دهد.

  • مثال هدف قبل از معیارهای "قابل اندازه گیری": «من سرعت تایپ خود را افزایش خواهم داد.»
  • مثال هدف بعد از معیارهای "قابل اندازه گیری": «من می‌خواهم سرعت تایپ خود را از 50 کلمه در دقیقه به 65 کلمه در دقیقه افزایش دهم، و می‌توانم پیشرفت خود را با انجام تست‌های زمان‌بندی شده که افزایش سرعت تایپ من را نشان می‌دهد، اندازه‌گیری کنم.»

3. هدف خود را دست‌یافتنی کنید.

پس از نوشتن یک هدف مشخص و ارزیابی نحوه‌ی اندازه‌گیری آن، در نظر بگیرید که هدف تعیین شده شما چقدر و آیا قابل دستیابی است یا خیر. در نظر گرفتن اینکه چقدر طول می‌کشد، موانع احتمالی و روش‌های اندازه‌گیری همگی به شما کمک می‌کنند تا شانس واقعی دستیابی به هدف تعیین شده خود را تعیین کنید. هر چه هدف واقع‌بینانه‌تر و دست‌یافتنی‌تر باشد، احتمال ادامه کار برای رسیدن به آن بیشتر خواهد بود. مثال‌های زیر را در نظر بگیرید که تأثیر «قبل» و «بعد» را هنگام اعمال معیارهای «قابل دستیابی» به هدفتان نشان می‌دهند.

  • مثال هدف قبل از معیارهای «قابل دستیابی»: «من سرعت تایپ خود را از 50 کلمه در دقیقه به 100 کلمه در دقیقه افزایش خواهم داد.»
  • مثال هدف بعد از معیارهای «قابل دستیابی»: «من می‌خواهم سرعت تایپ خود را از 50 کلمه در دقیقه به 65 کلمه در دقیقه افزایش دهم و می‌توانم با افزایشی اندک در سرعت تایپ در هر هفته به این هدف برسم.»

این جنبه از استراتژی SMART همچنین به قابل اندازه‌گیری بودن هدف شما مربوط می‌شود. با یک هدف قابل اندازه‌گیری مشخص، احتمال دستیابی به آن بیشتر است زیرا می‌تواند به شما این امکان را بدهد که ببینید دقیقاً چگونه پیشرفت خود را در حین کار برای رسیدن به هدف به دست خواهید آورد. در حالی که در هدف مثال ما رسیدن به 100 کلمه در دقیقه می‌تواند قابل دستیابی باشد، وقتی به بقیه معیارهای SMART مربوط می‌شود، اینجا می‌تواند این‌طور باشد که این هدف در بازه‌ی زمانی‌ای که برنامه‌ریزی کرده‌اید قابل دستیابی نیست، یا به منابع بیشتری نیاز داشته باشید تا به هدفتان برسید.

4. مطمئن شوید که مرتبط است.

زمانی که هدفی مرتبط است، مستقیماً به یک مهارت یا استراتژی توسعه‌ی حرفه‌ای مربوط می‌شود که می‌خواهید آن را بهبود ببخشید. به عنوان مثال، اگر می‌خواهید در ارزیابی بعدی کارمندان شما نمره‌ی بالایی دریافت کنند، منطقی است که هدفی تعیین کنید تا به شما کمک کند تا مهارت‌ها و گردش کار خود را برای پیشرفت به آن هدف بهبود بخشید. علاوه بر این، هر نقطه‌ی عطفی که تعیین می‌کنید یا اقداماتی که برای رسیدن به هدف خود انجام می‌دهید باید مستقیماً بر پیشرفت شما تأثیر بگذارد. مثال‌های زیر نشان می‌دهند که چگونه صفت «مرتبط» اعمال می‌شود.

  • مثال هدف قبل از معیارهای "مرتبط": «من می خواهم سرعت تایپ خود را افزایش دهم، بنابراین هر روز 15 دقیقه را برای سازماندهی فضای کاری خود اختصاص می‌دهم.»
  • مثال هدف بعد از معیارهای "مرتبط": «من می‌خواهم سرعت تایپ خود را از 50 کلمه در دقیقه به 65 کلمه در دقیقه افزایش دهم، بنابراین هر روز 15 دقیقه را برای تمرین تایپ و تست‌های سرعت زمان‌بندی‌شده اختصاص می‌دهم.»

این مثال یک اقدام مرتبط را نشان می‌دهد که می‌تواند برای کمک به پیشرفت به سمت دستیابی به هدف انجام شود. هدف و اقدامات قابل اندازه‌گیری شما باید به طور منسجمی مرتبط باشند.

5. یک برنامه‌ی زمانی محدود ایجاد کنید.

محدود به زمان بودن اشاره دارد به جدول زمانی‌ای که برای کار و تلاش به سمت اهداف خود تعیین می‌کنید و همچنین مدت زمان لازم برای رسیدن به نقاط عطف و دستیابی به نتایج نهایی. در نظر بگیرید که هدف شما یک هدف کوتاه مدت یا بلند مدت است. حالا می‌توانید یک جدول زمانی تعیین کنید.

و برای خود برنامه ریزی کنید تا ضرب‌الاجل‌ها را رعایت کنید و به هدف خود برسید. جدول زمانی شما نیز باید واقع‌بینانه باشد و به شما فرصت‌های زیادی را بدهد تا هدف‌تان را از نظر ارتباط، مشخص بودن و دستیافتنی بودن اصلاح کنید. مرحله‌ی نهایی فرآیند SMART را در مثال زیر در نظر بگیرید.

  • مثال هدف قبل از معیارهای "محدود به زمان": «من با اختصاص دادن 15 دقیقه هر روز برای تمرین تایپ سرعت و انجام تست‌های زمان بندی شده، سرعت تایپ خود را از 50 کلمه در دقیقه به 65 کلمه در دقیقه افزایش خواهم داد.»
  • مثال هدف بعد از معیارهای «محدود به زمان»: «من ظرف سه ماه سرعت تایپ خود را از 50 کلمه در دقیقه به 65 کلمه در دقیقه افزایش خواهم داد. من هر روز 15 دقیقه را به تمرین با سرعت اختصاص می‌دهم و هر هفته تست‌هایی زمان‌بندی شده را برای سنجش پیشرفتم می‌گذارم.»

این هدف اکنون با تمام معیارهای یک هدف SMART مطابقت دارد زیرا نشان می‌دهد که هدف چقدر خاص است، راهی برای اندازه‌گیری پیشرفت ترسیم می‌کند، قابل دستیابی است و با توسعه‌ی مهارت مورد نظر مرتبط است و یک جدول زمانی برای هر نقطه‌ی عطف و تکمیل هدف تعیین می‌کند.



روانشناسیآموزشی و تحصیلیخودشناسیsmart
دانشجوی روانشناسی هستم و به ادبیات، اسطوره، آواز و نوشتن علاقه دارم.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید