ویرگول
ورودثبت نام
الهه روح‌اللهی
الهه روح‌اللهیکلمه‎‌‌های گاه‌ وبی‌گاهِ یک کتاب‌بازِ دست به قلم | در مسیر شدن...
الهه روح‌اللهی
الهه روح‌اللهی
خواندن ۵ دقیقه·۴ ماه پیش

جُستار: نوشتن برای کشف، کاوش برای نوشتن

وقتی دلی...

از وقتی خودم را شناختم جستارها را دوست داشتم، گرچه نمی‌دانستم آنچه دوست دارم، زیرمجموعه ناداستان‌ها و جستار است. آن‌وقت‌ها نوجوانی دوازده‌سیزده ساله بودم و اولین مواجهه‌های جدی‌م با مسائل اجتماعی و فلسفی به‌وسیله جستارها رخ ‌می‌داد. همه پول‌توجیب‌هایم را خرج مجله و کتاب می‌کردم. گاهی هزینه رفت‌وآمدم هم خرج همین‌ها می‌شد و باید مسیر خانه تا مدرسه و برعکس را پیاده گز می‌کردم. بالاخره کنجکاوی و اشتیاق هزینه‌های خودش را دارد. ‌داشتم می‌گفتم، از نوشته‌های مرتضی آوینی تا رضا داوری‌اردکانی و مجلات کیان و آدینه و گردون، همه را می‌خریدم و می‌خواندم. بحث‌های گرم دهه هفتاد. اغلب این‌ها جستار بودند؛ گرچه با چیزی که امروز به اسم جستار می‌شناسیم متفاوت باشند. از روزی هم که نوشتن برایم جدی‌تر شد، قلم‌‌زدن در این دسته جذاب‌، مسیر و هدف نهایی من است. در کانال تلگرامی‌م، الف‌نویس__ (e_alefnevis)، نوع خاصی از جستارنویسی روزانه را پی گرفته‌ام که کوتاه و بداهه است. برای خودم که چالشی خواستنی و لذت‌بخش است.

باری، جستار واژه‌ای آشنا و درعین‌حال پرابهام است. در سال‌های اخیر، این واژه بیش از پیش در فضای ادبی و فکری فارسی‌زبانان جا افتاده، اما هنوز بسیاری از ما هنگام شنیدن یا خواندن «جستار»، دقیقاً نمی‌دانیم با چه نوع متنی طرفیم. آیا جستار همان مقاله است؟ یا شکلی از نوشتار شخصی؟ آیا رویکردی آکادمیک دارد یا بیشتر به دل‌نوشته شبیه است؟

واژه‌شناسی جستار

واژه «جُستار» از ریشه فارسی «جُستن» گرفته شده است. «جستن» به معنای «کاوش‌کردن»، «پِی چیزی رفتن» یا «جستجو کردن» است. از این نظر، «جستار» را می‌توان متنی دانست که نویسنده در آن به جستجوی معنایی، فکری یا تجربی می‌پردازد.

در متون فارسی کهن، واژه «جستار» به‌ندرت به‌کاررفته و بیشتر کاربرد امروزی آن حاصل تلاش نویسندگان و مترجمان معاصر است که به دنبال معادلی برای واژه «essay» در زبان انگلیسی می‌گشتند. در این روند، واژگانی مانند «مقاله»، «نوشتار»، «پژوهش» و حتی «دل‌نوشته» نیز پیشنهاد شدند، اما هیچ‌کدام آن‌طور که باید بار معنایی و سبکی «essay» را منتقل نمی‌کردند. این‌گونه بود که «جستار» به‌تدریج در جایگاه معادلی دقیق‌تر و روشن‌تر تثبیت شد.

معادل انگلیسیEssay

 واژه «essay» در زبان انگلیسی از ریشه فرانسوی »essayer» به معنای «تلاش‌کردن» یا «آزمودن» می‌آید. نخستین بار، نویسنده فرانسوی میشل دو مونتنی (Michel de Montaigne) در قرن شانزدهم میلادی این واژه را برای توصیف نوشته‌های تأمل‌گرایانه و تجربی خود به‌کار برد. او کتابی با عنوان «Essais» منتشر کرد که مجموعه‌ای از نوشتارهایی کوتاه درباره موضوعاتی متنوع بود، از تربیت کودکان تا دوستی و مرگ. مونتنی در پیشگفتار کتابش می‌نویسد: «من خودم را موضوع کتابم قرار داده‌ام. اگر بتوانم به‌خوبی خود را توصیف کنم، جهان را نیز توصیف کرده‌ام». این جمله، قلب تپنده جستارنویسی مدرن را نشان می‌دهد: «تلاش برای فهم جهان از خلال فهم خویشتن.»

 

essay  در مقابل مقاله article

در زبان انگلیسی و نیز در فارسی، گاه بین «essay» و «article» تمایز قائل می‌شوند. مقاله یا article اغلب نوشتاری است ساختارمند، تحلیلی و مبتنی بر داده‌ها که در فضای دانشگاهی یا رسانه‌ای منتشر می‌شود. در مقابل،essay  اغلب شخصی‌تر، آزادتر و منعطف‌تر است. نویسنده essay می‌تواند با زبانی شاعرانه یا تأمل‌برانگیز بنویسد، از خاطرات شخصی بگوید، یا حتی سبک روایت داستانی را در نوشتار خود دخیل کند.

هدف جستار

هدف جستار، نه اقناع بلکه کاوش است. نویسنده جستار نمی‌خواهد لزوماً مخاطب را قانع کند یا به نتیجه‌ای نهایی برسد، بلکه با او در سفری فکری همراه می‌شود. این سفر می‌تواند شخصی، فلسفی، ادبی، اجتماعی یا ترکیبی از این‌ها باشد. جستار بستری‌ست برای درهم‌آمیزی ذهن و احساس، عقل و خیال، فرد و جامعه.

کارکرد جستار

جستار کارکردهای گوناگونی دارد، از جمله:

  • ابزار تفکر: نوشتن جستار، راهی‌ست برای فکر کردن و شکل‌دادن به ایده‌ها.

  • بیان فردی: جستار به نویسنده امکان می‌دهد تا تجربه‌ها، دغدغه‌ها و پرسش‌های درونی‌اش را به زبان آورد.

  • گشودن گفتگو: جستار مخاطب را به مشارکت در فکر دعوت می‌کند، نه اطاعت از یک نتیجه نهایی.

  • میان‌رشته‌ای بودن: جستار می‌تواند فلسفه، ادبیات، روان‌شناسی، هنر و حتی علوم را به‌هم پیوند بزند.

  • آزادی بیانی: ساختار جستار، بسته و خشک نیست. نویسنده اجازه دارد لحن صمیمی، روایت شخصی، طنز یا حتی شعر را در نوشتار بگنجاند.

چگونه جستار بنویسیم؟

برای نوشتن یک جستار خوب، می‌توان مراحل زیر را دنبال کرد:

1.      انتخاب یک موضوع شخصی یا ذهنی: چیزی که برایت مهم، چالش‌برانگیز یا کنجکاوی‌برانگیز است.

2.      طرح پرسش به‌جای پاسخ: از خودت بپرس که این موضوع چه پرسش‌هایی در تو برمی‌انگیزد؟

3.      شروع با تجربه یا ایده: یا از یک خاطره آغاز کن، یا از تأملی فلسفی یا جمله‌ای از یک کتاب.

4.      پیش‌برد سیال و آزاد: جستار باید حس اندیشیدن در لحظه را منتقل کند؛ پرهیز از ساختار خشک و پایان‌بندی زودهنگام.

5.      استفاده از زبان زنده و صمیمی: از کلی‌گویی دوری کن. به مثال، روایت، تصویر و جمله‌هایی که به تجربه انسانی نزدیک‌اند توجه کن.

6.      پایان بدون قضاوت قطعی: جستار می‌تواند با پرسش پایان یابد، نه لزوماً با نتیجه‌گیری.

جستارنویسان معروف ایران و جهان

در جهان:

  • میشل دو مونتنی (Michel de Montaigne): پدر جستار شخصی؛ در قرن شانزدهم میلادی با مجموعه‌ای از «Essais» جستارنویسی مدرن را بنیان گذاشت.

  • رالف والدو امرسون (Ralph Waldo Emerson): فیلسوف و جستارنویس آمریکایی؛ با جستارهایی در باب طبیعت، خوداتکایی، و معنویت.

  • ویرجینیا وولف: نویسنده انگلیسی که با جستارهایی چون «اتاقی از آن خود» مرزهای جستار ادبی و فمینیستی را گسترش داد.

  • جورج اورول: نویسنده کتاب «۱۹۸۴» که جستارهایی درباره سیاست، زبان و قدرت نوشته است.

  • جیمز بالدوین، سوزان سونتاگ، جوآن دیدیون، آلبر کامو، ایزابل آلنده، ربکا سولنیت و دیوید فاستر والاس از دیگر جستارنویسان تأثیرگذار قرن بیستم و بیست‌و‌یکم هستند.

در ایران:

  • احمد فردید: جستارهایی فلسفی با زبانی خاص درباره غرب‌زدگی.

  • داریوش شایگان: جستارهایی میان‌فرهنگی و فلسفی.

  • عبدالکریم سروش: آثار او در باب دین و عقلانیت، اغلب ماهیت جستار دارند.

  • مصطفی ملکیان: آثار او هم درباره دین، عقلانیت، اخلاق و روان‌شناسی بیشتر در همین دسته‌اند.

  • محمدرضا شفیعی کدکنی: با تأملاتی درباره ادبیات و زیبایی‌شناسی.

  • نوشین احمدی خراسانی، رضا قاسمی، مژده دقیقی، احسان نراقی، امیرحسن چهل‌تن و برخی دیگر از نویسندگان معاصر نیز در این قالب نوشته‌اند.

البته می‌دانیم که جستارنویسان ایرانی به این اسامی محدود نیستند و این اسامی از باب نمونه است. نویسندگان جوانی خیلی جدی وارد این عرصه شده‌اند و به‌گمانم آینده روشنی دارد جستارنویسی فارسی.

جستارنوشتنناداستاننویسندگیروایت
۲۳
۱۱
الهه روح‌اللهی
الهه روح‌اللهی
کلمه‎‌‌های گاه‌ وبی‌گاهِ یک کتاب‌بازِ دست به قلم | در مسیر شدن...
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید