سجاد حاجیان·۱ ماه پیشبین راهبا تمام زور ممکنش قرقره را عقب میچرخاند و چوب ماهگیریش را بالا میکشید. چشمهای سمجش را که شوری عرق پیشانیش میسوزاند، آنی از ماهی برنمیدا…
آقای مودی·۱ ماه پیشاصلاً به درد این کار میخوری؟!تا حالا به این فکر کردی که: چرا از شغلت لذت نمیبری؟ چرا مدام حس میکنی چیزی گم شده؟ چرا هیچوقت جرات تغییر نداری؟ این ناداستان برای توئه
زینب رمضانی·۲ ماه پیشیک بعد از ظهر معمولی در آرایشگاهیک مدت است همه چیز به نظرم تکراری و کمرنگ و بیرمق میآید. در راساش این موهایی که دراز شده و شستن و شانه کردنش سخت شده است
Mona Shaateri·۳ ماه پیشپروانهگاهی اوقات روزها خودشان راوی زندگی ما هستند. برای تو یک روز را اینجا نوشتهام.
aysan.zarfam·۷ ماه پیشانجامش بدهسوسیس داغ، کاملا آغشته به سس قارچِ کمی تند و خردلی ملایم بود. در میانه سوسیس، پنیر گودا در حرارت کاملا آب شده بود و ترکیب طعمی عالی با سوسی…