محمدرضا عرفانی·۱۰ روز پیشکلیک، تمام!خورشید آرام آرام داشت از پشت ابرهای صبحگاهی سرک می‌کشید که ساعت زنگ زد. ۶:۳۰ صبح بود و خانه کوچک و گرم فربد و سارا در دل شهری که هنوز بیدار…
محمدرضا عرفانی·۴ سال پیششروع روایت‌گری...داستان بلایی که کرونا سرم آوردم، اما یار قشنگ مشکی پوشم در نقش ناجی ظاهر شد!
