رویاهای کودکی
به سان پرچم های زرد و سرخ در باد می رقصند
آه از این آرامش دروغین
که تندباد حادثه وحشیانه آن را می درد
تا به گاه فرود آمدن بر زمین
کفن گلگون کودکی شود
که آخرین امیدش
چشمان مهربانی بود که دیگر نیست
و هزاران کودک هر روز
چنان به خورشید مینگرند
که فردا پایان جهان است
و چشم ها غرق تماشا
و زمین میچرخد
کجاست یاری دهنده ای که مرا یاری دهد؟
و این بی جواب ترین پرسش تاریخ است.