faezeh.m·۱ سال پیشبرای خِشتَم!گوشی روی میز شروع شروع کرد به لرزیدن. به صفحه گوشی نگاه کردم؛ اسم عجیب و غریبی روی صفحه بود که برام دنیا دنیا معنی داشت
faezeh.m·۱ سال پیشخانهی خاطراتباران شدت گرفته بود و من همچنان خیره به خانهی خاطرات بودم. به خود آمدم؛ کم کم فکرم را جمع کردم و راهی خانه شدم.