فهیمه شریفی
فهیمه شریفی
خواندن ۳ دقیقه·۲ سال پیش

آرامش از وقتی به زندگیم اومد که...


آرامش از وقتی به زندگی من اومد که فهمیدم ما هیچ وقت کامل نمیشیم...

اینکه بپذیریم ناقصیم، اشتباه می کنیم، یه روزایی افکار منفی داریم و احساسات بد میان سراغمون، باعث میشه راحت تر با انسان بودن خودمون کنار بیایم.

یه دختر خیلی قوی یه روزی بهم گفت: آدم تا روزی که زنده هست اشتباه میکنه، تا اشتباه نکنه که نمی فهمه چی درسته و چی غلطه، من اگر چهار بار برای خریدن شلوارام اشتباه نکنم و کلی پول بابت این اشتباه ندم، از کجا بفهمم چه شلواری خوبه؟ زندگی هم همینه. ولی نباید انقدر سخت گیر باشی که بعد از هر اشتباه، انقدر از اشتباه بعدی بترسی که فلج بشی و دیگه هیچ کاری نکنی...

راست هم میگه، ما باید اشتباه کنیم؛ نباید فرصت انجام دادن یه کار رو از خودمون بگیریم. ولی راستش انقدر اشتباه کردن رو برای ما غیر قابل بخشش جلوه دادن که اشتباه کردن رو مساوی با گناهکار بودن، احمق بودن و بازنده بودن میدونیم.

یادمه کلاس دوم راهنمایی که بودم، یه معلم دینی داشتم که همیشه روی گناه نکردن و دور بودن از فکر یه سری چیزها تاکید می کرد. اون روزها برای من پر از حس استرس بود، یادمه شبا میخوابیدم با فکر اینکه من گناهکارم و میرم جهنم. این حس بد رو به مشکلات دیگه سن بلوغ اضافه کنین که چه ترکیب وحشتناکی میشه!
هنوزم یادآوریش عذابم میده. بعد از اون دوران، به هر اشتباهی، به هر کار بدی، یه جوری نگاه میکردم که انگار دیگه هیچ وقت نمیتونم کار خوبی انجام بدم. این سختگیری ها باعث می شد که من تا مدتها نتونم خودم رو نشون بدم و قدم بعدی رو بردارم، از ترس اینکه نکنه دوباره اشتباه کنم و عذاب وجدان بگیرم.

حالا این منِ جدید همچنان اشتباه میکنه، اتفاقا همین چند ساعت پیش به محض بیدار شدن گوشی رو برداشت و رفت داخل اینترنت و توی کلی خبرهای منفی و الکی چرخ زد. اما بعدش آروم اومد بیرون، صفحه گوشی رو خاموش کرد و تصمیم گرفت که فردا به محض بیدار شدن یه لیوان آب بخوره و سریع بره پیاده روی تا گوشی رو سریع دست نگیره. این یکی از اشتباهات قابل انتشارم بود، بقیه اشتباهاتم بماند در دلم...

یه موضوع دیگه ای که توی زندگیم یاد گرفتم که باید با بخشی از وجودمون که هی اشتباه میکنه مهربون تر باشیم؛ چون داره رشد میکنه و یاد میگیره. یه خانم نازنینی بهم گفت: وقتی اشتباه کردی، سریع ازش درس بگیر و مثل یه حباب بترکونش، اینطوری عذاب وجدان نمیاد سراغت، تازه اون اشتباه یه درسی بهت میده و بعد از ذهنت بیرون میره.

خلاصه که من تصمیم گرفتم اینها رو بنویسم برای هر کسی که مثل من اشتباه میکنه و هر بار اشتباه کردنش، براش سنگین و سخت میگذره. خواستم بگم دوست خوب من، ما آدمیم و کامل نیستیم. هیچ اشکالی نداره که اشتباه کنیم. به مرور زمان یاد میگیریم که اشتباهات بهتر و حساب شده تری داشته باشیم. یاد میگیریم که انجام کدوم کارها و وارد شدن به چه مسیرهایی از اول غلطه و به جاش بهتره سراغ چه کارهایی بریم.

خوبه که یادمون باشه ما کامل و بی نقص نیستیم، قرار هم نیست که بی نقص باشیم... اصلا اینکه بپذیریم ما کامل نیستیم و کامل نمیشیم، یه قدم ما رو به سمت کمال میبره. مهم اینه که هر بار تلاش کنیم یه کم بهتر بشیم، فقط یه کم. اینطوری مثل یه گیاه یواش یواش رشد می کنیم و بعد از چند سال میبینیم که آخ جون، من چقدر عوض شدم، چقدر بهتر شدم و اون لحظه واقعا کیف میده...

دوباره میخوام بگم ما هیچ کدوممون کامل نیستیم، ولی خدایی ما رو آفریده که کاملِ کاملِ کامله. پس این نعمت ناکامل بودن رو بپذیریم و برای بهتر شدن و بهتر رفتار کردن و بهتر بودن، از خودش کمک بخوایم. هیچ ایرادی نداره که اشتباه کنیم، بالاخره ما داریم یاد می گیریم... به خودمون سخت نگیریم...

ممنونم از اینکه وقت گذاشتین و مطلبم رو خوندین...

من فهیمه شریفی هستم و نوشتن، کاری هست که هم به من آرامش میده و هم ازش کسب درآمد می کنم. گاهی وقتها اینجا می نویسم و خوشحال میشم بعد از خوندن مطلبم، تجربه مشابه خودت رو با من در میون بذاری، اینطوری حس می کنم که نوشته هام یه جایی، یه حس خوبی رو به کسی منتقل میکنه. حسی که خودم قبلا خیلی خیلی بهش نیاز داشتم...


عذاب وجداناشتباهافکار منفیکمال‌گرایینظام آموزشی
کسی که مینویسه از خودش و تجربیاتش و با نوشتنش، دنبال پیدا کردن عمیق ترین احساسات انسانی هست
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید