Leila.F·۲ سال پیشفندک سرخابی رنگنشسته ام روی صندلی و منتظرم وقت مشاوره ام بشود . یکدفعه درب باز می شه و یه پسر مضطرب و به همراه مشاورم بیرون می آید و جلوی پذیرش می ایستد .…
Leila.F·۲ سال پیشیه شونه تخم مرغچند وقت پیش داشتم قدم زنان بر می گشتم خونه که یادم افتاد باید شیر بخرم. توی کوچه فرعی نرسیده به نبش یه بقالی کوچیک قدیمی هست، مثل دوران دهه…
Leila.F·۳ سال پیشزن نامرئیچند روزی بود که می خواستم با مدیرم صحبت کنم اما نمی شد . نمی دونستم چه جوری باید این موضوع رو بهش بگویم. چند وقتی بودکه موعد نامرئی شدنم رس…
Leila.F·۴ سال پیشغول مرحله آخر (قسمت اول )پنج شنبه عصر شماره 1024ورق رو سُر می دهم لای پوشه و می ایستم مانتو روتوی تنم مرتب می کنم و کیف رو دستم می گیرم و از اتاق میرم بیرون.به شمار…
Leila.F·۴ سال پیشفیلم فروش توی میدوناگر بهم بگن کدوم جای تهران برات حس نوستالژیک داره می گم : این اواخر میدون ونک .هر کنج این میدون برای من یه تعریف داره . مثلا ضلع شمال غربی…
Leila.F·۴ سال پیشاز جورجیو آرمانی تا مهاتما گاندی !فیلم مستند THE TRUE COSTچند سال پیش که تازه طراحی لباس باب شده بود و من هم که به گرایش های هنری علاقه مند بودم، ازسرکنجکاوی و علاقه تصمیم…
Leila.F·۵ سال پیشمامان بزرگ و جفت شیش !سن که بالا میره وقتی فکر می کنی دیگه خیلی مهمون این دنیا نیستی، حرف دکترها در مورد اینکه چه چیزی برای سلامتی خوب یا بد ، دیگه خیلی مهم نیست…
Leila.F·۵ سال پیشمردی با ماسک قبل از تولد اجداد کرونا!ماجرا به 7-8 سال قبل برمی گردداز وقتی یادم میاید همیشه با صبح زود پاشدن مشکل داشتم. این هفته که داشتم پادکست بی پلاس رو گوش می دادم توی خلا…
Leila.F·۵ سال پیشبحران اقتصادی یا ماهی گوشتخوار !از وقتی یادم می آید عاشق کتاب خوندن بودم مخصوصا توی روزهای گرم و بلند تابستون . از آخرین امتحانات خودم رو آماده می کردم برای گرفتن کتاب از…