برای اثرگذاری، طراحی تنها کافی نیست. استراتژیک فکر کن.
دنیا داره تغییر میکنه و نقشهای ما توی تیم محصول هم باهاش در حال تکاملن. اگه طراح تجربه کاربری هستی و هنوز فکر میکنی «طراحی خوب خودش حرف میزنه»، باید بگم که دیگه نه!
تو باید مثل یک مدیر محصول فکر کنی، ارتباط بگیری، و استراتژیک عمل کنی، وگرنه صدات شنیده نمیشه.
به عنوان یه طراح که درگیر پروژههای واقعی بودهام، بارها دیدم که طراحی خوب بدون حمایت بیزینسی، محو میشه.
تو بهترین حالت، فقط اجرا میشی. تو بدترین حالت، نادیده!
این مقاله به ما یاد میده که چطور با داشتن نگرش مدیر محصول، تأثیرگذارتر باشیم.
نه فقط در خروجی طراحی، بلکه در ساختن تجربه واقعی برای کاربر و رشد تیم.

تو اغلب سازمانها، مدیر محصول یا تیم مهندسیه که تصمیم نهایی رو میگیره—و UX Designer یا خیلی دیر وارد میشه یا اصلاً نمیشه.
بارها دیدم که تیم UX در آخرین لحظه وارد پروژه میشه و باید فقط "رنگ و لعاب" بزنه روی چیزی که از قبل تصمیمگیری شده.
اگه زودتر وارد نشدی، خودت رو مقصر بدون.
تو باید یاد بگیری کجا وارد شی، چطور زبان بیزینس حرف بزنی، و چطور پیشنهادت رو از منظر ارزش ارائه بدی.
تیم محصول میخواد سریع حرکت کنه. طراح، دنبال عمق و کیفیته.
اما اگه طراح نتونه به زبان سرعت و رشد حرف بزنه، عقب میافته.
تو باید تعادل بزنی:
طراحی با معنا، ولی کاربردی
تحقیق دقیق، ولی سریع
وایرفریم تمیز، ولی قابل اجرا
توی تیمهای کوچک یا بعد از تعدیل نیرو، همه نقشها درهم میرن.
دیگه تحقیق کاربر رو فقط UX Designer انجام نمیده. شاید PM خودش تست کنه، یا Developer خودش وایرفریم بکشه.
این تهدید نیست، فرصت یادگیریه.
اگه تو هم بتونی زبان اونها رو بفهمی، دیگه «فقط طراح» نیستی، بلکه عضوی از تیم محصولی.
«باید بیزینس رو بفهمی» جمله تکراریه. ولی بهواقع یعنی چی؟
یعنی بفهمی مدیر محصول چرا و چطور تصمیم میگیره.
یعنی بدونی:
چطور اولویتبندی میکنه؟
چطور با ذینفعها تعامل میکنه؟
چه سندهایی (رودمپ، PRD، اسلاید، داده) تولید میکنه؟
کدوم بخشها بیشتر بودجه میگیرن و چرا؟
یکی از مدیرای محصول تیم رو زیر نظر بگیر. حتی اگه غیرمستقیم. یاد بگیر چه چیزی براش مهمه، چطور فکر میکنه، و چطور بقیه رو متقاعد میکنه.
تو هم باید بتونی تجربه کاربر رو توی اون قالب توضیح بدی.
دنبال اتحادهای استراتژیک باش
سعی نکن همیشه برنده بحث باشی، سعی کن تأثیرگذار باشی
بدون کی صحبت کنی و کی سکوت
زبان رشد و داده رو یاد بگیر
بدون هر مخاطب چی براش مهمه؛ همون رو بگو
تو شرکتهای:
Data-Driven: نشون بده طراحی چطور روی KPI اثر میذاره (Retention، Conversion...)
Engineering-Led: حرف از سرعت، مقیاسپذیری و کاهش هزینه بزن
Product-Led: از تمایز رقابتی بگو، و چطور با insightهای UX میتونی استراتژی رو شارژ کنی

بازیگر باهوش کسیه که اولویتها رو میفهمه
روی مسئلههای مهم پافشاری کن، روی موارد سطحی کوتاه بیا
بدون زمان مناسب کیه—همه چیز در لحظه جواب نمیده
اگر UX Designer هستی، ولی insight داری برای محصول، حتماً بگو. لازم نیست اسمت توی تایتل «Product» باشه
آینده UX فقط طراحی نیست.
باید بلد باشی تحقیق کنی، با Developerها هماهنگ شی، داده بخونی، و با محصول رودمپ بنویسی.
هر چقدر بیشتر از زبان اونها بدونی، بیشتر تأثیر میذاری.

برای اینکه صدات شنیده بشه، باید باهوشتر، استراتژیکتر و محصولمحورتر عمل کنی.
اگر هنوز مقالهی «داده یا بینش؟ چرا برای تصمیمگیری طراحی به هر دو نیاز داریم» رو نخوندی، پیشنهاد میکنم حتماً یه نگاه بندازی. توی اون مقاله دربارهی اهمیت ترکیب دادههای کمی و کیفی در تصمیمهای طراحی صحبت کردم — موضوعی که پایهی همین بحثهای مربوط به اپلیکیشنهای پیچیدهست.
مطالعه در ویرگول: داده یا بینش؟ چرا برای تصمیمگیری طراحی، به هر دو نیاز داریم.