من تلاش میکنم پس هستمدرمن تلاش میکنم پس هستم·۵ سال پیشچگونه صداقت همکاران را بسنجیم؟1- برای شروع رفتار عادی شخص را مشاهده کنید. قبل از اینکه بخواهید درباره راستگویی یا دروغگویی افراد قضاوت کنید اول باید بدانید که در مکالما…
من تلاش میکنم پس هستمدرمن تلاش میکنم پس هستم·۵ سال پیشپیر مرد بازنشستهیک پیرمرد بازنشسته، خانه جدیدی در نزدیکی یک دبیرستان خرید. یکی دو هفته اول همه چیز به خوبی و در آرامش پیش می رفت تا این که مدرسه ها باز شد.
من تلاش میکنم پس هستمدرمن تلاش میکنم پس هستم·۵ سال پیشضرب المثل پول باد آورده از کجا میاد؟در زمان سلطنت خسرو پرویز بین ایران و روم جنگ شد و در این جنگ ایرانی ها پیروز شدند و قسطنطنیه که پایتخت روم بود به محاصره ی ارتش ایران درآمد
من تلاش میکنم پس هستمدرمن تلاش میکنم پس هستم·۵ سال پیشداستان کوتاه آموزندهروزی مرد جوانی وسط شهری ایستاده بود و ادعا می کرد که بهترین قلب دنیا را در تمام آن منطقه دارد. جمعیت زیادی جمع شدند. قلب او کاملا سالم بود…
من تلاش میکنم پس هستمدرمن تلاش میکنم پس هستم·۵ سال پیشداستان کوتاه آموزندهمادر بزرگم این چند سال آخر عمرش را در خانه ما زندگی می کرد. مخصوصا که می دانست پدر و مادرم تا شب سر کارند و من تنها هستم. در حقیقت او بود ک…
من تلاش میکنم پس هستم·۵ سال پیشداستان کوتاه آموزندهروزی تصمیم گرفتم كه دیگر همه چیز را رها كنم. شغلم را، دوستانم را، زندگی ام را! به جنگلی رفتم تا برای آخرین بار با خدا صحبت كنم. به خدا گف…
من تلاش میکنم پس هستم·۵ سال پیشداستان کوتاه آموزندهشیوانا از راهی می گذشت. پسر جوانی را دید با قیافه ای خاک آلوده و افسرده که آهسته قدم برمی داشت و گه گاه رو به آسمان می کرد و آه می کشید. شی…
من تلاش میکنم پس هستمدرمن تلاش میکنم پس هستم·۵ سال پیشداستان کوتاه آموزندهتوکای پیری تکه نانی پیدا کرد، آن را برداشت و به پرواز در آمد. پرندگان جوان این را که دیدند، به طرفش پریدند تا نان را از او بگیرند. وقتی توک…
من تلاش میکنم پس هستمدرمن تلاش میکنم پس هستم·۵ سال پیشداستان کوتاه آموزندههر کس او را می دید ناخود آگاه سرش را پایین می انداخت. عده ای هم از کنارش عبور می کردند، بدون اینکه حتی متوجه حضورش بشوند. گوشه ای نشسته بود
من تلاش میکنم پس هستمدرمن تلاش میکنم پس هستم·۵ سال پیشآیا کلبه شما هم در حال سوختن استتنها بازمانده يك كشتی شكسته توسط جريان آب به يك جزيره دورافتاده برده شد. با بي قراری به درگاه خداوند دعا میكرد تا او را نجات بخشد. ساعت ها