لیلی با شماست·۴ ماه پیشناراحتیآنقدر ناراحت بودم که تو مسیر برگشت، خودمو تصور می کردم که دارم از پله های خونه بالا میرم و اشک می ریزم. تصور می کردم که الان رسیدم به خونه…
لیلی با شماست·۷ ماه پیشذات زندگیسه ماه از آخرین نوشت هام می گذره. نه حوصله داشتم که سختی ها و ناراحتی ها رو بنویسم نه خوشحالی ها رو... بیشتر وقتمو سعی کردم به بطالت خود خو…
لیلی با شماست·۱۰ ماه پیشحرف های نگفتنیدر داشتن والد سمی تنها نیستی و فقطم آینده تو دستخوش تغییرات نا بهنجار و دفرمه نشده
لیلی با شماست·۱ سال پیشابرقهرمان در دنیای خالیجدیدا از اینکه یک ابرقهرمان در زندگی خودم نبودم، کلافه ام. دوست داشتم هیچوقت خسته نمی شدم، ناامید و درمونده نمی شدم و با یک انرژی بی وقفه ب…
لیلی با شماست·۱ سال پیشخود را در معرض چالش قرار بدهچالش ها در زندگی هر شخص میتونه بنابر شرایط متفاوت محیطی و شخصیتی متفاوت باشه؛ بدین منظور که ممکن یک موضوع برای من چالش به حساب بیاد برای ف…
لیلی با شماست·۱ سال پیشحس این روز هاقبلا هم این حس در درون من وجود داشت ولی خیلی بهش بها نمی دادم چون فکر می کردم نه دیگه اینجوریا هم نیستن آدما. آدمی بخواد باهات معاشرت کنه ی…
لیلی با شماست·۱ سال پیشخانواده محدود کنندهتوی همچین خانواده هایی تو نمیتونی خود واقعی ات باشی؛ چون خود واقعی ات با محدودیت های تعیین شده مغایرت دارن و اگر اون محدودیت رو نقض کنی قطع…
لیلی با شماست·۲ سال پیشعشق قدیمینشستی داری کیک و شیرکاکائو برای عصرونه ات میخوری و یک خاطراتی از گذشته های خیلی دور میاد تو ذهنت؛ بعدش توی ذهنت گریه می کنی جیغ می زنی و شی…
لیلی با شماست·۲ سال پیشباور های دینی و تغییراتحکومت های دینی، نحوه کنترلگری را خوب بلدند؛ بسیار شنیده اید که اشخاص متدین، فرزندان شما را باقیات و صالحات شما معرفی می کنند؛ بدین شکل که ت…
لیلی با شماست·۲ سال پیشخیلی بد شدمهیچ چیز انگار دیگه خوشحالم نمی کنه. کادو می گیرم خوشحال نمیشم. لباس میخرم خوشحال نمیشم. هیچی سر ذوقم نمیاره. یک چیزی درون من مرده نمیدونم…